"هنوز صدای شلیکهای جنگ به گوش نرسیده بود که من در یکی از شهرهای آرام بختیارینشین خوزستان، که سینما هم نداشت، به دنیا آمدم. سال ۱۳۵۸ بود. جز چند تصویر سیاه و سفید و خاکستری، آن هم با کنتراست شدید، چیز زیادی به ذهنم نمیرسد، اصولاً هیچ اتفاق مهمی هم برایم نیفتاد. دوران نوجوانی مثل همه برای من دوران شک و تردید نبود، چرا که همیشه احساس میکردم، خدا جایی حوالی ما خانه دارد! تا آن زمان هیچ قرابتی با سینما نداشتم. بزرگترین اتفاق زندگیام، پدرم بود و هست. برای من یک دوربین دستی فیلمبرداری خرید (نی به دستم داد و عرفانی شدم) و او خود اما هرگز به گمانش نمیرسید که میوۀ ممنوعه ، با من چهها خواهد کرد. پدرم از سینما بدش میآمد و به گمانم هنوز هم. اما من طعم میوۀ ممنوعه را چشیده بودم و در میان آه و ناله فیلمساز شدم".
محمود رحمانی اینها را میگوید. او که جزء فیلمسازانی است که هر چند دیر وارد عرصۀ فیلمسازی شدند، در مدت کوتاهی توانستند مسیرموفقیت را طی کنند. عضو پیوستۀ انجمن مستندسازان سینمای ایران، دارندۀ مدرک ممتاز نخستین کارگاه تخصصی سینمای مستند از انجمن مستندسازان و مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی است. تا کنون در جشنوارههای متعدد داخلی و خارجی حائز رتبههای بسیاری شدهاست.
پارههایی از سه مستند "نفت سفید"، "مدار صفر درجه" و "ملف گند" ساختۀ محمود رحمانی
رحمانی فیلمساز خلاقی است که خلاقیتش در گذشته و پایگاه اجتماعی و محیطی که در آن بزرگ شده و پوست انداخته، ریشه دارد و در این زمینه یک الگوی تمامعیاری است که با اتکا به ریشههای جنوبی و بختیاری خود، تصاویری بکر و اصیل آفریدهاست.
این کارگردان فارغ از تقسیمبندیهای رایج به سینما فکرمیکند و درکش از مستند را مطلقاً سینما میداند. در واقع او با بیان پیچیدهاش در نظر دارد مستند را از نگاه ساده به حوادث پیرامون خارج کند و پیچیدگی زندگی را در مستندهایش نشان دهد و سعی دارد واقعیت را کنار بزند تا به عمق حقیقت برسد؛ حقیقتی پنهان.
در یکی از مستندهایش ("نفت سفید") زندگی مردم در شهر کوچک نفت سفید را به تصویر میکشد؛ مردمی که زمانی نفت همۀ زندگیشان بود و اکنون با تمام شدن نفتشان به شغل بدوی سنگشکنی پرداختهاند. در واقع در این فیلم با پرداختن به سرنوشت این شهر کوچک آیندۀ کشورش را متصور میشود.
در "مدار صفر درجه" زندگی پیرمردی را دستمایۀ پرداختن به جنگ قرار داد، اما در کنار این موضوع به تمامی وجوه زندگی مردم مرزنشین پرداخت. او در این فیلم پیچیده موضوعات متعددی را مطرح کرد تا با بیان این پیچیدگیها، به گفتۀ خود، مخاطب را به تماشای حقیقت دعوت کند و او را به هدف نهاییاش، یعنی تفکر، رهنمون شود.
سینمای انسانی رحمانی در بستری ساده، اما با بیان پیچیده، جلو میرود. در آثار او میتوان انسانیت را در عین سادگی دید. "ملف گند"اش که گفته میشود بلندترین پلان سینمای ایران است، با نشان دادن فردی به نام محمد غدیرزاده تاریخ شفاهی جنگ را از نگاه مردم ورق میزند. هر چند فیلم در یک اتاق روایت میشود، اما گویی این اتاق کوران وقایعی هشتساله است.
در مستندهای "نفت سفید"، "مدار صفر درجه" و "مادرم بلوط" مؤلفهها و شاخصههای بومی حضوری پررنگ دارند، اما او تنها قصد نمایش جغرافیا و بوم را ندارد، بلکه میکوشد مشکلات گستردهتری را به چالش بکشد.
جواد طوسی در متنی با عنوان "معترض همیشگی" در بارۀ رحمانی آوردهاست: "ویژگی بارز شخصیتهای بکر و ساده و در عین حال تأویلپذیر "محمود رحمانی" این است که در یک بدویت عقیم محصور نیستند و در بطن همین فرهنگ حاشیهای و پرت با رؤیاها، تخیلات، رنجها، حرمانها و خاستگاههای عاشقانهشان ،هویت ملی پیدا میکنند. این طی طریق سختکوشانه و مواجهه پرالتهاب را نباید با نوعی شووینیسم نژادی اشتباه گرفت. اعادۀ حیثیت رحمانی از مکانی که بهناحق تبعیدگاه تاریخ شده، عین عدالتخواهی و آرمانگرایی است. در روزمرّگی نامتوازن و شرایط نامطلوب معیشتی شخصیتهای برگزیدۀ رحمانی دیگر جایی برای تحقق رؤیاها و عاشقانهها نیست."
تازهترین اثر محمود رحمانی مستند "بهمن یعنی درخت" در بارۀ بهمن علاالدین (مسعود بختیاری)، خوانندۀ فولکور ایل بختیاری است. او تا کنون برای تهیۀ این فیلم با استاد محمدرضا شجریان و فرانک شفر Frank Scheffer، فیلمساز مشهور هلندی، گفتگو کردهاست.
سلام،
ندیدم فیلماشو ولی خیلی تعریفشو شنیدم.
خوشحال میشم یه خوزستانی بره بالا و یادش نره از کجا رفته...
- یک کاربراحسان، 2014/07/23
سلام بر محمود رحمانی و نگاهش که از انسان می گوید و سرشار از حس دوست داشتن است و محبت انسانی برای انسان و آثارش که ساده است و صمیمی پر نیست است تعلیق های لوس امروزی و به همین راحتی حرفش را می زند.
- محمد مختاری، 2014/01/26
محمود رحمانی از قافله فیلمسازان دهه هشتاد است همان گروه فیلمساز فرهیخته و با ذوق و سواد همانها که تاثیر گذاران و شکل دهندگان جریان امروز سینمای ما هستند.
روزی معمولی در دفتر کارم، تولید انجمن سینمای جوانان ایران نشسته بودم که برای اولین بار حضوری دیدمش. ساده، بی آلایش، بی پروا بدور از هر رنگ تعلق و هر چتر حمایتی، خود خود خدا آفریده اش. مودب و متین و صاحب ویژگی منحصر بفرد شنیدن کمی هم خودسر که از تبعات خودساختگی است و همه این ها و بسیار مشخصات دیگر که شاکله شخصیت باهوش و با کیاست محمود رحمانی را شکل می دهد در ذهنم برای همیشه ماند.
محمود نه بسان بسیاری از همقطارانش سوار بر گرده ی شانتاژهای مطبوعاتی بود و نه از سفارش های ویژه برای حمایت برخوردار بود و بی شک اگر ذوق و هنر آمیخته به درایتش متکی به عمری عشق ورزیدن و تلاش نبود هیچگاه تا همین مختصر از جایگاه حقیقی اش هم نمی رسید .که امید و آرزویم رسیدن به اوج قله های رفیع فاخر هنر برای کسب جایگاه حقیقی هنرش میباشد . همیشه سربلند و افتخار آفرین باد . محمود رحمانی ، هنرمند
- لیلی، 2013/10/26
نگاه رحمانی طعم گس خارک داره برای من...تلخ و شیرین.
- b، 2013/09/30
اقاي رحماني كاش همانند ديگر همكاران خود از ديگر عوامل فيلم هاي خود كمي تقدير مي نموديد. داستان هاي هوشنگ چهارتنگي كه فيلم سنگ را با همكاري بي شائبه او به اتمام رسانديد و سپس پاسخ اورا با بي اعتنائي داديد هنوز نقل محافل دوستان مشترك شماست. و حالا هم بلوط را دور دنيا مي بريد ولي غافل از اسد كه هيچ نشاني از وي در هيچ جشنواره اي نيست. كمي فكر كنيد.
- هادي شريفي، 2013/09/04
خاطرم هست دو سال پیش برای دومین بار موفق به دیدن فیلم "ملف گند" شدم فیلمی که این بار مرا به شدت متحیر کرد هنوز پس از این مدت تک تک پلان ها و دیالوگ های فیلم را به خاطر دارم و به این نکته معتقدم که دیگر در سینمایمان دیدن اثری ماننداين فيلم را تجربه نخواهد کرد حتا توسط محمود رحماني.
- محمدرضا، 2013/08/08
ویژگی مشترک فیلم های آقای رحمانی عزیز که تاکنون منتشر شده اند، شخصیت محوریست. روایت یک اتفاق، یک رویداد، یک بازمانده، از زبان شخصیتی که ما را تا انتهای فیلم رها نخواهد کرد. این نوع روایت مستند داستان گونه بسیار ناب و با هوشمندی تمام انتخاب شده است. فیلم مادرم بلوط اشاره به قانون پروانه ای دارد که حواستان باشد اگر یک جای دنیا کاری انجام دادید ولی ممکن است عواقبش فاصله هایی دورتر و یا زمان هایی بعد به شکل فجیع تری آشکار شود.
فیلم مادرم بلوط یک اثر کاملاً مستند است که در آن هم قصه می بینیم، هم عشق، هم آه و سوز و گدازی که در ورای ذهن عاشقانه اسد، یک فاجعه زیست محیطی رخ داده است. من به شخصه درگیر شدن مخاطب با شخصیت اسد را بیشتر از فیلم های نفت سفید، مدار صفر درجه می بینم.
- لیلا بختیاری، 2013/07/15
درود بر شما. بسیار عالی و تاثیرگذار. با آرزوی موفقیت های بیشتر برای شما هنرمند خوب.
- عماد رسولی، 2013/07/15
محمود رحمانی فیلمساز خوش فکر و با ذوق. انشالله هر روز موفق تر از پیش باشید.
- mehrabi-m، 2013/07/14
کارگردانی جسور و روایتگ ری بی همتا که تارهای قلب آدمی را تکان می دهد. بدون شک رحمانی یکی از بهترین های جهان است. دیوارهای ایران و آسیا برای او ایستایی است. آینده ایران و باز شدن فضای هنر فرصت هایی بهتر به او می دهد. آینده اش در کنار بزرگان است و این برای من که او را دیدم و با او صحبت کردم باعث افتخار است. به امید روزهای بهتر.
- مژده ، 2013/03/06
خیلی خیلی حس و فضای کارهاتونو دوست دارم. حتا نحوه معرفی کارهاتون و توضیحات تون روان و ساده است در نهایت سادگی و قشنگی زندگی مردمی رو به تصویر می کشین که واقعی هستن و نفس می کشن!همیشه براتون آرزوی موفقیت دارم مثل همیشه.
- نرگس بانو، 2013/03/06
من یه فیلم از ایشون دیدم همین کافی بود مشتاق دیدن بقیه کاراشون بشم. جای این شکل مستند واقعا در سینمای ما خالی بود. خوشحالم ایشون جوان هستن و ما حالا حالاها می تونیم کارهای بهتر ببینیم.
- فرزاد شيخي، 2013/03/04
سوژه هاي انتخابي توسط رحماني معمولاً سوژه هاي بكر و دست نخورده اي هستند كه كارگردان ها كمتر به آنها پرداخته اند. مطمئنم محمود به بهترين درجات كارگرداني دست پيدا خواهد كرد.
- حکیمه ظفری، 2013/03/03
درود بر همه هنردوستان و هنرمندان فهیمی که علی رغم همۀ تاریکی ها باز هم روزنی برای بذل روشنایی پدیدار می کنند. خیلی پیش از این ها دوست می داشتم بابت لذت سرشار این فیلم از آقای رحمانی عزیز تشکر کنم. دیدن مستند مادرم بلوط برای من شاید به جهت شباهت ها و نزدیکی های قومی و فرهنگی، تاثیر پذیری بیشتری داشته کما اینکه حضور دوست داشتنی شاعری محجوب چون اسد خودبخود فضای فیلم را از سادگی و بی آلایشی ممتازی برخوردار می کند. تصاویر فوق العاده که واقعا احساسات و درونیات و یا شاید بهتر بتوان گفت جهان بینی معصوم فیلمسازی را نشان می دهد که رنج طبیعت و اندوه و سوگ مادرانۀ منطقه را بخاطر از دست دادن تمامی آن خاطرات دیرپا به زیبایی هرچه تمام ابراز می دارد. گویی ترسیم آن هجران و مهجوری دلتنگ کننده ای ست که در نتیجه ی دوری از طبیعت و ریشه های کهن، مبدل در لباس روزمرگی به جهان شخصی ما وارد شده و آن بی بهانه شوریدگی ها و ملال ها شاید عصیان اسد گونه ای است که درونمان فریاد برمی آورد. خدا را شکر که کسانی هستند تا فراموش شدن را از تعلقات امثال من دور کنند و امیدوارم که حمایت مستند سازانی از این دست موجب شود تمامی فرهنگ ها و سنت های بومی سرزمین عزیزمان از گزند فراموشی و مهجوری بدور باشند.
- آزاده نیکویی، 2013/03/02
با سلام، من هم مثل همه دوستان دیگر به عنوان یه مخاطب تمام مستندهایی رو که برشمرده شد، دوست دارم. سبک کار آقای رحمانی سبکی شاعرانه است و استوار بر شهود. لایه برداری از شخصیت های فیلم و دست یابی به کنه و بطن و درواقع متن شخصیت ها نکتۀ قابل توجه این مستندهاست. اثر از پدیدآورنده اش جدا نیست. کارگردان به مثابه پیرنگ خیلی جاها با متن مستندش می آمیزه و این یگانگی و وحدت مثل جریان گردابی بیننده رو به درون می کشه . فیلم ها همچنان فکر بیننده رو پس از اتمام درگیر می کنن. ریتم اثر مثل موسیقی درونی یک شعر هست خصوصا در فیلمی مثل مادرم بلوط به حتم اگر نگاه سازنده فیلم و نگرشش ویِژه نبود کاراکتری همچون اسد رو دریافت نمی کرد. از این جهت کارگردان بیش از هر مخاطب دیگه ای زیبایی شناسی دریافت رو در نگاهش به این شخصیت داره. و همچنین از این کلیپ زیبا بسیار لذت بردم.
- سارال، 2013/02/26
بسیار عالی. تمام این فیلم ها رو دوست دارم. منتظر فیلم جدیدتون خواهیم بود. حتما که مثل همیشه موفق خواهید بود.
- یک کاربر، 2013/02/26
درود بر شما .بسیار زیبا. تاثیر گذار و بی نظیر.
- هدایت ا...، 2013/02/24
"ملف گند" اثری فوق العاده است که همانند فرم متفاوتش دیدگاهی متفاوت از ماهیت جنگ را عرضه نموده است البته این اندیشه در اثر دیگر محمود عزیز (مدار صفر درجه) هم متبلور هست بنابراین ، این فرضیه که محمود رحمانی دارای یک جهان بینی خاص که همان اعتقاد به انسان مداری است مطرح می شود که یکی از مولفه های این جهان بینی، لغو بهره کشی و استثمار انسان که اصلی ترین ریشه وعلل جنگ طلبی و امپریالیسم است می باشد. حتما با بررسی دیگر آثار ایشان خصوصا "نفت سفید" و "مادرم بلوط" در اثبات آن فرضیه به یقین می رسیم ...
- یک کاربر، 2012/03/12
درود بر تو كه ثابت مي كني يك بختیاری اصيل هستی آقای رحمانی.
- محمد باقرشاهین ورنوسفادرانی، 2012/01/01
داستان های واقعی وخالقی که وجود و جود خود را برای کشف حقیقت در جهان پیرامون خود دنبال می کند تا که ما بعد از گذشت یکدهه هنوز صدای شکستن سنگها در( نفت سفید)وصدای نجوای نخل ها را فراموش نکنیم و این ریشه درذات واقعیت دارد که فیلمساز آن را در روستا گاگالا پیدا وتا عشق اسد درمادرم بلوط دنبال کرده است. نمی دانم چگونه باید از این فیلمسازکه آثارش گواه بر بزرگیش می باشد تشکر کرد که آن به من الفبای درک تصویر و کشف را آموخت.
و در آخر تشکر می کنم از خانوم محمودی بخاطر این کلیپ شیوا وزیبایشان
- ایوب بختیاری، 2011/11/21
برای تو و خستگی هایت ونگاهت احترام می گذارم.
- نبی علایی، 2011/11/19
نظر در مورد محمود رحمانی و نوع نگاهش به همه چیز برای من که شاگرد ایشان بودم نگاهی بیرنگ، ساده ودر عین حال عمیق و گویاست. محمود رحمانی جزِ محدود انسانهایت که نگاه شفافش به زندگی را آنگونه که در فیلمهایش نشان داده میتوان با تمام وجود احساس کرد.
- میکاییل، 2011/10/30
خیلی ویدئوی زیبایی بود. اما نمی دونم چرا اینقدر بعد از دیدن این ویدئو غمگین شدم.
- علی توکلی فر، 2011/08/09
ــــ "تا وقتی که عکسی از چیزی نداشته باشید،واقعا نمی توانید بگوئید که آن را دیده اید"
(امیل زولا)
سلام
محمود دوست داشتنی امیدوارم یه باردیگه در ماهشهر واسه برگزاری کارگاه میزبانت باشم.
آرزوی پیروزی و بهروزی برای تو.
علی توکلی فر
با سلام و احترام. محمود عزیز امیدوارم همیشه سربلند و باموفقیت باشی.
"جستجو نباید کرد و انتظار باید کشید" - امیل کورو
سیدحامد نوبری
- محمد صادق دهقانی، 2011/06/11
جوانی صمیمی و افتاده که هنگام دیدار ، کف دو دست را بر هم می گذارد و سلام می کند.
اولین بار که در مهمانسرای حوزه هنری تهران دیدمش باورم نشد که مدار صفردرجه را او ساخته.
بعد از 2 سال وقتی به شهرم سفر کرد جدای دریای اطلاعاتش در سینمای مستند فروتنی و تواناییش در برقراری ارتباط انسانی مرا مجذوب خود کرد و ایمان آوردم که مستند در ساختن زندگی انسان و بهبود روابط اجتماعی تاثیر زیادی داره.
محمود خان همیشه و همه جا سربلند باشی و مثل چند صباح گذشته پرچم این کشور را در سینمای مستند دنیا بالا ببری.
بلژیک خوش بگذره
- ايليا محمدي نيا، 2011/06/07
در آخرين دوره جشنواره فيلم مستند كيش فيلمي ساده و عميق توجهم را جلب كرد كه نتوانستم قبل از اعلام نامزدها و برندگان جشنواره به كارگردان جوان و محجوبش تبريک نگويم. گزارشي هم براي روزنامه ام بيان نوشتم و گفتم از اين جوان در آينده بيشتر خواهيم شنيد و البته خيلي بيشتر شنيديم. اما نكته اي كه در اين سالها به رغم تمامي موفيت هاي محمود رحماني برايم ارزشمندتر جلوه كرد، محجوب بودن اوست. هيچ جايزه جهاني او را در فيلم سازي و رفتارش تغيير نداد و بيشتر از هر زماني مي داند كه بايد فروتنانه تر از هميشه به خودش و كارهايش نگاه كند.
محمود رحماني در سينماي مستند اين سامان نامي ماندگار خواهد بود همچنان كه هست.
- محمد مالی، 2011/06/02
با شما کمی تا قسمتی موافقم.یعنی اینکه محمود رحمانی نیم قرن پس از احمد محمود دارد رسالت ناپایان روشنفکران جنوبی را به اتمام می رساند.رسالتی که با ثبت معنوی خاطرات شفاهی این بوم زاد کهن گره می خورد. محمود رحمانی عزیز البته از نگاه مدرن نیز بی بهره نیست. نگاهی که او را در عصر پرده نقره ای به یکی از نوابغ بدل می سازد.
- یک کاربرMino، 2011/05/31
صدای بلنده کمک خواسثن انسان و طبیعت را در فیلمهایتان به وضوح و آشکار دیده می شود.
- پ.شیرمردی، 2011/05/31
استاد رحمانی عزیز، صمیمانه از زحمات بیدریغ شما در جهت تعالی فرهنگی این مرزوبوم سپاسگزاری می کنم. با فیلم های مستند و پر محتوایی که می سازید همیشه در قلب ها ماندگار هستید.
فرزند هنر باش نه فرزند پدر - فرزند هنر زنده کند نام پدر
- محمدباقرعسکرپور، 2011/05/31
سلام. مرسی محمودعزیز... موفقیتهات باعث افتخار منه، به عنوان یه دوست :) :-*
- نورا شمس، 2011/05/30
آقای رحمانی سلام من نزدیک به چندسال می باشد که آثار سینمای مستند ایران و دنیا رو دنبال می کنم. خوشبتانه به واسطۀ یکی از دوستانم تمام آثار شما را دیده ام. بدون هیچ اغراقی نگاه شما در آثارتان خیلی قابل ستایش است. من به آیندۀ شما خیلی امیدوارم هرچه سریع تر کار جدیدتان را ببینم ( بهمن). یادم رفت بگم در تمام آثار شما یک موضوع همیشه جریان دارد و آن تنهایی انسان است.
- یک کاربر، 2011/05/29
آقای رحمانی دستت درد نکند من متاسفانه شانس اینو نداشتم که با آثار شما آشنا باشم ولی همینقدر که هموطنی را تا این اندازه مشتاق کار هنر میبینم و صادق با کاری که میکنه خیلی جالب است .
موفق باشی
- فرهاد رياضي، 2011/05/29
بسيار مطلب زيبا و كاملي بود
به امید موفقيت محمود رحمانی و همۀ تلاشگران گمنام هنر اين سرزمين
- بهنام کوراوند، 2011/05/29
محمود رحمانی دیدگاه های خاص خودش را در سینما دارد که البته برای من قابل احترامند و به همراه سخت کوشی و توانمندی که صفت برجسته اوست، باعث شده به یک زبان خاص در سینما برسد. به یقین در آینده موفقیت های بزرگتری در انتظار اوست.
- بلال طاهری، 2011/05/29
در جستجو بودن و کنش های ذهنی حقیقت و واقعیت و تصویری کردن آنها، بیننده رو به پرسش وا می داره که فکر می کنم این غایتیه که محمود رحمانی با آثارش تو ذهنم ایجاد می کنه.
از صدیقه محمودی هم واسه این کار ممنون. :-)
- یک کاربر، 2011/05/29
من هم همه مستندهای محمود را دیده ام ،نمیتوانم بگویم کدام بهتر است ؟
بی صبرانه مشتاق دیدن فیلم بهمن یعنی درخت هستم.
با آرزوی موفقیت امین رحمانی
- یک کاربر، 2011/05/28
محمود خان سلام
اول از همه کسب جایزه جدیدت رو تبریک میگم. شنیدن یه همچین افتخاراتی به ما انرژی میده که همچنان فیلم ساز بمونیم و به خاطر غم نان نریم کاسب شیم.
گزارش رو دیدم و خواندم. جالب بود . هرچند به نظرم جای یک مستند جدی در خصوص شما و فعالیت هایتان و جوائز کسب شده خالی است که امید وارم به زودی انجام شود.من فقط یه کار از شما دیدم ( مدار صفر درجه ) که فوق العاده بود .هرچند خودتان را هم فقط یک بار دیده ام . با این حال با توجه به این که من هم اهل خرم آبادم ودر آنجا بزرگ شده ام .عجیب حرف هایتان بر دل من می نشیند.انگار این فضای بومی بهانه ایست برای گفتن آنچه ته دلمان قلقلکمان می دهد.هرچند اگر این بومیان در فیلم ما دیده نشوند پس کجا دیده خواهند شد؟ بگذریم. حرف زیاد است و درد ها هم .به امید دیدار حضوری .
از طرف میرعباس و فردوس خسروی
- امین، 2011/05/28
سلام
دیدم و خواندم......
اما بیشتر مشتاق دیدن فیلم(مادرم بلوط) هستم..........
یا علی
- شریف، 2011/05/28
محمود رحمانی چون همه فیلمسازان بزرگی که از خطه جنوب برخاستند، دارای نگاهی انتقادی به وضعیت موجود جامعه خویش است. وضعیتی که انسانهای پیرامونش را مسخ کرده، به زوال کشانده و به ناکجاآباد ها می برد. و محمود به دنبال روزنه ای برای نجات این انسانها از وضعیتی است که خود هیچ نقشی در ایجاد انها نداشتند. سینمای محمود رحمانی سینمای انسانیت و انسانی است که فراموش شده است.
- شفیعی، 2011/05/28
درود به محمود عزیز.هنرمند صادق جنوب و افتخار سینمای امروز! خوزستان
- منصور، 2011/05/28
عجب گفتگویی به خدا گریه ام گرفت و 3بار نگاهش کردم بعد از سه بار دیدن
فهمیدم جدای از موضوع خوبش و گزارش جالبش موسیقی گزارش فوق العاده بود
و واقعا تاثیر گذار.
- م.ا.ک.ز، 2011/05/28
سادگی، صداقت و حرص و جوش و تعهدش به هنر رحمانی، در تک تک سکانس و حتی پلان های فیلمش قابل لمسه، و امیدوارم اعتقاد جواد طوسی عزیز درست باشه.
محمود جان عزیز دیروز پس از گذشت نزدیک به سه سال که برای چندمین بار ملف گند رو دیدم هیچ حسی از تکراری بودن بهم دست نداد.
- میثم، 2011/05/28
محمود رحماني يک هنرمند خلاق و موفق است که با اين سن کم با بزرگان هنر برابري و در بعضي مواقع از آنها پيشي مي گيرد شايد بگوييد اغراق مي کنم نه اين يک واقعيت است اميدوارم در کارهايش موفق باشد.
- فاطمی، 2011/05/28
کارهای استاد رحمانی بی نظیره
درد ها رو خیلی خوب به تصویر میکشه و آدم رو به فکر وامیداره
همیشه به دنبال سوژه های نابه و به چیزهایی توجه میکنه که هممون در کنارشون زندگی میکنیم ولی
نمی بینیمشون
با آرزوی توفیق روزافزون
- ارهیما، 2011/05/28
بیشتر از اینکه جای اظهار شگفتی و خرسندی داشته باشه؛ جای تاسف و نگرانی داره. کاش اینهمه استعداد در مردم این مملکت نبود؛ تا اینکه باشه و بر اثر تصادف کشف بشه و شاید هنوز کشف هم نشده باشه. محمود رحمانی قبل از اینکه کولاکی باشه در فیلمسازی؛ نمونه ای از توانیه که در مردم این مملکت سرشاره و حیف شده. کاش اونهایی که باید؛ بشنون و تکونی به خودشون بدن. لحظه به لحظه ی عمر این مردم پر از هستی فکر ها، ایده ها، ابداع ها، دستاوردها، اختراع ها و برون دادهاییه که بخاطر نبود آنچه باید؛ نیست هستند. بابت لحظه به لحظه ی عمر اونهایی که هستن و اونهایی که رفتن و اونهایی که خواهند اومد باید پاسخ داد.
- یک کاربر، 2011/05/28
اصولا محمود رحماني واقعيت و حيققت رخدادها را آنگونه كه هست مي بيند.مي شود گقت وي واقع نگري ذاتي است و اين را خود ميداند و به پشتوانه همين اعتماد دست به آفرينش مي زند و هيچ مصلحتي مانع از حقيقت گويي ايشان نشده است.هوشنگ چهارتنگي
- حمیدرضا، 2011/05/27
یک گزارش زیبا ، متنی روان و قابل قبول و پرداختی خوب از موضوعی در خور وشایسته ، دست مریزاد خانم محمودی و آفرین بر این فرزند شایسته این سرزمین
- ح. محمودی، 2011/05/27
من بازخورد فیلمهای جناب رحمانی را سر کلاس دانشگاه ها وقتی برای دانشجویان پخش میکنم، بارها دیده ام و به این نتیجه رسیدم: اگر محمود را در یک اتاق حبس کنند البته با دوربینش باز هم در آنجا فیلمش را خواهد ساخت، آنچنانکه باز هم جشنواره ها را درو کند. اوج کارش ساختن آثار ارزشمند با اقل امکانات است. منتظر کارهای بعدیشان مشتاقانه خواهم ایستاد.
- یک کاربر، 2011/05/27
با سلام و ادب. مفتخرم كه از ديدگاه مشاهير هنر مقبوليت و مشروعيت پيدا كرده اي و به اقرار آن مشاهير درطبقۀ انسا ن های رسالت مدار و آرمانگرا قرار گرفته ای.
علي توسلي ايذه
- salah rahimi، 2011/05/27
ساختار فيلم هاي محمود رحماني داراي يک ويژگي منحصربفردي است و ان تلنگري است که به مخاطب خاص و عام مي زند و بيننده را تا مدت طولاني بعد از اتمام فيلم درگير خود مي کند . واقعيت مستند ناب همين است. وقتي يک مستند ساز کوشش کند تا بن مايۀ واقيعيت را به جامعه انعکاس دهد، آنگاه توانسته طيف زيادي از مخاطب را با خود همراه کند و ديگر فرقي نمي کند مخاطب آن يک ايراني باشد يا خارجي. البته رحماني اين وافقيت را با خلاقيت خاص خود مخلوط نموده و همين از ويژگي هاي بارز فيلم های اوست. به اميد موفقيت روز افزون برای محمود رحمانی در سينمای مستند .
- هدایت موسوی رحیمی، 2011/05/26
من تقریباً تمامی آثار رحمانی را بارها و بارها با دقت تماشا کرده ام. خصلتهای نهفته در آثار ایشان که ترکیبی از فرمهای نو و تجربی و تفکر مدرن انسانگرایی است باعث تماشای چندبارۀ آثار ایشان است. در سینمای رحمانی که به خاطر همان خصیصه های ساده و البته بسیار مهم و تأثیرگذار صفحه ای از شناسنامۀ سینمای جهان را به نام خود ثبت نموده است، می توان خاستگاه تمامی جنبشها وخیزشهای مردمی علیه امپریالیسم را مشاهده نمود. به نظر من مهمترین اتفاق زندگی محمود رسیدن به تفکر ناب انسانگرایی وانسان محوری است
- محمد گلی، 2011/05/26
آثار محمود رحمانی یک تلنگر است که دنیای رئال را برایت آن جور که هست نه آن جور که می گویند! نشان می دهد. رحمانی نگاه دقیقی دارد من ملف گندش را بهترین اثر سینمایی مستند داستانی می دانم که در بارۀ جنگ ساخته شده. امیدوارم رحمانی برای تودۀ مردم و زندگیشان هم، کاری کند (خصوصاً جنوبی های عزیز که نفتشان کشور را می چرخاند). رحمانی، پاینده باشی تا ایران و ایرانی پاینده است.
- khalil Banikhandan، 2011/05/26
جناب کارگردان محمود رحمانی اساسا از روی صفای قلب ، پاکی روح و منشی که دارا هستند کافی است که قصد کاری رو بکنند، بی تردید آن کار یک رخداد خیره کننده خواهد بود.....
خلیل بنی خاندان
ندیدم فیلماشو ولی خیلی تعریفشو شنیدم.
خوشحال میشم یه خوزستانی بره بالا و یادش نره از کجا رفته...
روزی معمولی در دفتر کارم، تولید انجمن سینمای جوانان ایران نشسته بودم که برای اولین بار حضوری دیدمش. ساده، بی آلایش، بی پروا بدور از هر رنگ تعلق و هر چتر حمایتی، خود خود خدا آفریده اش. مودب و متین و صاحب ویژگی منحصر بفرد شنیدن کمی هم خودسر که از تبعات خودساختگی است و همه این ها و بسیار مشخصات دیگر که شاکله شخصیت باهوش و با کیاست محمود رحمانی را شکل می دهد در ذهنم برای همیشه ماند.
محمود نه بسان بسیاری از همقطارانش سوار بر گرده ی شانتاژهای مطبوعاتی بود و نه از سفارش های ویژه برای حمایت برخوردار بود و بی شک اگر ذوق و هنر آمیخته به درایتش متکی به عمری عشق ورزیدن و تلاش نبود هیچگاه تا همین مختصر از جایگاه حقیقی اش هم نمی رسید .که امید و آرزویم رسیدن به اوج قله های رفیع فاخر هنر برای کسب جایگاه حقیقی هنرش میباشد . همیشه سربلند و افتخار آفرین باد . محمود رحمانی ، هنرمند
فیلم مادرم بلوط یک اثر کاملاً مستند است که در آن هم قصه می بینیم، هم عشق، هم آه و سوز و گدازی که در ورای ذهن عاشقانه اسد، یک فاجعه زیست محیطی رخ داده است. من به شخصه درگیر شدن مخاطب با شخصیت اسد را بیشتر از فیلم های نفت سفید، مدار صفر درجه می بینم.
(امیل زولا)
سلام
محمود دوست داشتنی امیدوارم یه باردیگه در ماهشهر واسه برگزاری کارگاه میزبانت باشم.
آرزوی پیروزی و بهروزی برای تو.
علی توکلی فر
"جستجو نباید کرد و انتظار باید کشید" - امیل کورو
سیدحامد نوبری
اولین بار که در مهمانسرای حوزه هنری تهران دیدمش باورم نشد که مدار صفردرجه را او ساخته.
بعد از 2 سال وقتی به شهرم سفر کرد جدای دریای اطلاعاتش در سینمای مستند فروتنی و تواناییش در برقراری ارتباط انسانی مرا مجذوب خود کرد و ایمان آوردم که مستند در ساختن زندگی انسان و بهبود روابط اجتماعی تاثیر زیادی داره.
محمود خان همیشه و همه جا سربلند باشی و مثل چند صباح گذشته پرچم این کشور را در سینمای مستند دنیا بالا ببری.
بلژیک خوش بگذره
محمود رحماني در سينماي مستند اين سامان نامي ماندگار خواهد بود همچنان كه هست.
فرزند هنر باش نه فرزند پدر - فرزند هنر زنده کند نام پدر
موفق باشی
به امید موفقيت محمود رحمانی و همۀ تلاشگران گمنام هنر اين سرزمين
از صدیقه محمودی هم واسه این کار ممنون. :-)
بی صبرانه مشتاق دیدن فیلم بهمن یعنی درخت هستم.
با آرزوی موفقیت امین رحمانی
اول از همه کسب جایزه جدیدت رو تبریک میگم. شنیدن یه همچین افتخاراتی به ما انرژی میده که همچنان فیلم ساز بمونیم و به خاطر غم نان نریم کاسب شیم.
گزارش رو دیدم و خواندم. جالب بود . هرچند به نظرم جای یک مستند جدی در خصوص شما و فعالیت هایتان و جوائز کسب شده خالی است که امید وارم به زودی انجام شود.من فقط یه کار از شما دیدم ( مدار صفر درجه ) که فوق العاده بود .هرچند خودتان را هم فقط یک بار دیده ام . با این حال با توجه به این که من هم اهل خرم آبادم ودر آنجا بزرگ شده ام .عجیب حرف هایتان بر دل من می نشیند.انگار این فضای بومی بهانه ایست برای گفتن آنچه ته دلمان قلقلکمان می دهد.هرچند اگر این بومیان در فیلم ما دیده نشوند پس کجا دیده خواهند شد؟ بگذریم. حرف زیاد است و درد ها هم .به امید دیدار حضوری .
از طرف میرعباس و فردوس خسروی
دیدم و خواندم......
اما بیشتر مشتاق دیدن فیلم(مادرم بلوط) هستم..........
یا علی
فهمیدم جدای از موضوع خوبش و گزارش جالبش موسیقی گزارش فوق العاده بود
و واقعا تاثیر گذار.
محمود جان عزیز دیروز پس از گذشت نزدیک به سه سال که برای چندمین بار ملف گند رو دیدم هیچ حسی از تکراری بودن بهم دست نداد.
درد ها رو خیلی خوب به تصویر میکشه و آدم رو به فکر وامیداره
همیشه به دنبال سوژه های نابه و به چیزهایی توجه میکنه که هممون در کنارشون زندگی میکنیم ولی
نمی بینیمشون
با آرزوی توفیق روزافزون
علي توسلي ايذه
خلیل بنی خاندان