"منصور صانع"، فارغ التحصیل رشتۀ عکاسی که پایاننامۀاش را درباره پیشگامان عکاسی در شیراز نوشته، میگوید: "میرزا حسن عکاسباشی نخستین عکاس شیراز بود. او به زبان انگلیسی مسلط بود و عکاسی را در هند از انگلیسیها فرا گرفته بود. بنابراین، به سبک علمی عکاسی میکرد."
اولین دکان عکاسی در شیراز توسط همین میرزا حسن عکاسباشی باز شد. او پشت بازار وکیل در یک کوچه که حالا کوچۀ عکاسباشی است، مغازۀ عکاسی باز کرد و این امکان را برای مردم عادی که فراهم کرد تا چهرۀ خود را ثبت کنند.
خانۀ او پشت بازار وکیل (نزدیک طاق اسکرو) بود که به سبک خانههای آن زمان اندرونی و بیرونی داشت. در قسمت بیرونی سقف خانه به جای آئینه کاری و نقاشی، پر از عکس بود. نام و مشخصات عکسها روی سقف نوشته شده بود. شیشۀ نگاتیوها هم روی شیشۀ دیگری نصب شده بود، تا به صورت اسلاید در بیاید. شیشهها روی درهای خانه نصب شده بود.
برادران عکاسباشی (یعنی میرزا حسن، میرزا محمدرضا، محمدرحیم و میرزا فتحالله) که بعداً نام "چهره نگار" را برگزیدند، از پیشگامان عکاسی بودند و تاریخ عکاسی شیراز را متحول کردند.
میرزا حسن که به یقین نگرشی فراتر از دید خیلی از عکاسان امروزی داشت، بسیاری از مکانها و نقاط دیدنی شیراز را حدود صد سال پیش ثبت کرده است. به نظرمنصور صانع، این کار نشان دهندۀ نگرش ژرف و جلوتر از زمان این عکاس است؛ این عکسها سندهای معتبر و با ارزشی از زمان زندگی میرزا حسن عکاسباشی است.
میرزا محمد رضا برادر دیگر، دومین عکاسخانه را در شیراز افتتاح کرد. اعلان و قیمت عکاسی و اسناد دکان عکاسی او پس از صد سال هنوز باقی است. در یکی از اعلانهای او آمده بود که امکان گرفتن عکسی به اندازه تمام قد یک انسان که یک وجب از بالا و یک وجب از پایین آن باز باشد، برای او مقدور بوده؛ یعنی او میتوانسته عکسی به طول دو و عرض یک متر چاپ کند. به گفتۀ صانع، الآن این کار با فنون عکاسی دیجیتال برای عکاسان ایران ممکن شده است. خلاقیتهای دور از ذهن آنان برای آن دوران عجیب بوده. در آن زمان عکاسان شیرازی عکس را حتا روی سنگ مرمر یا تخممرغ نیز چاپ میکردند.
میرزا فتح الله هم دکان عکاسی دیگری در شیراز تاًسیس کرد به نام فردوسی که در پشت ارگ کریمخانی واقع بود. این دکان به همت فرزند ارشدش تا چند سال پیش نیز فعال بود.
منصور صانع، که کتابهای "به یاد شیراز" و" پیدایش عکاسی در شیراز" را تالیف کرده میگوید: "یکی از منابع تاریخی برای تحقیق درباره وقایع بعد از جنگ جهانی در فارس عکسهای خانوادۀ چهرهنگار است که از درگیری بین عشایر با ماًموران حکومتی و تحصنها در تلگرافخانه برای اعلام همبستگی با آزادیخواهان تهران و مراسم اعدام گرفته شده است."
"بهمن جلالی"، مدرس و محقق تاریخ عکاسی ایران نیز در باره برادران عکاسباشی یا چهره نگار گفته است: "چهرهنگاران شیراز عکاسان بداهه بودند، یعنی آثارشان دارای خلوص و اصالت است. ساختارعکسهایشان کاملاً ایرانی و به دور از هرگونه تقلید است. بین عکس و مخاطب حایلی نیست و ترکیببندی عکسها ایرانی بودن آن را نشان میدهد."
عکاسخانههای شیرازی نور نداشت. عکاسخانهها را در حیاط خانهها برپا میکردند و برای اینکه نور را کنترل کنند، آلاچیقهایی میساختند که رویش درخت انگور بوده و برگهای این درختها نور را میشکسته و باعث میشده که نور کنتراست نداشته باشد . بیننده در این عکسها نور نرمی را حس میکند که انگار وجود ندارد. درست برخلاف عکسهای امروزی که نور، عنصری مشخص و قابل تشخیص است.
بهمن جلالی میافزاید: "این عکاسان آرایش و دکوری که برای عکسها استفاده میکنند، همان آرایش حیاط خانهشان است. شما در عکسهاشان گلدانهای شمعدانی میبینید، قالی و قالیچه میبینید. در دهۀ ۱۳۳۰با موج تجددخواهی این نوع عکاسی هم از بین برد و به جای قالی و قالیچه، ما مبلمان فرنگی میبینیم و سالهای بعد ما شاهد یک نوع بیقیدی در عکاسی هستیم که در بقیۀ چیزهایمان هم با آن درگیریم." به اعتقاد جلالی، متاسفانه هیچ نشانی از ایران در تاریخ عکاسی دنیا نیست. چرا که ما بهایی به عکاسان قدیم ایران ندادهایم.
گزارش مصور نگاهی دارد به فنون عکاسان شیراز که با توضیحات منصور صانع همراهی میشود.
* انتخاب از آرشیو جدیدآنلاین.