صفرعلی میرزا
فلک، غالبا ترنم درد و رنجی است که خطاب به فلک یا چرخ گردون ادا می شود و اشعار آن مرکب از رباعیات و دوبیتی های مردمی مانند این قطعه است:
آوازخوان، خطاب به فلک از اندوه و درد دل و خشم و نومیدی و ناخوشنودی اش از سرنوشت و آرزو و آمالش برای آینده می گوید. در اشعار و نوای فلک اندیشه ها و تاملات آوازخوان و آرمان های او بازتاب می یابد.
اما در برخی موارد فلک که به آهستگی آغاز می گیرد، با پیچشی تند بر ضرب هایش می افزاید و شاد و تند می شود. از این جاست که فلک را به مناسبت های مختلف، از سور عروسی گرفته تا مراسم خاک سپاری، اجرا می کنند.
در تاجیکستان سه نوع فلک معروف است: فلک دشتی، فلک آزاد و فلک راغی. رایج ترین و مردمی ترین آن فلک دشتی است که از اصالت بیشتر هم برخوردار است. فلک دشتی بدون ساز موسیقی اجرا می شود و عبارت است از همان دوبیتی ها و رباعیات مردمی قدیمی که کشاورزان، مرد یا زن، به هنگام کار در مزرعه خود با صدای بلند می خواند.
در منطقه اشکاشم بدخشان به این نوع فلک "فریاد" می گویند، چون فریاد، مهمترین عنصر فلک دشتی است که با لحن گریه در صدای آوازخوان اجرا می شود. فریادی که از اعماق قلب برخاسته و انتظار می رود که به گوش دور فلک برسد و خواسته های خواننده را برآورده کند.
گروه های هنری، تک خوانی فلک دشتی را با چندخوانی فلک راغی درآمیخته اند و نوای نی و کمانچه هم گاه آن را همراهی می کند.
تاجیکستان آوازخوانان برجسته ای دارد که در روشن نگاه داشتن شعله فلک در این کشور تلاش کرده اند و به آن جانی تازه بخشیده اند. رجب مد ولی یف، شریف جوره یف، آدینه هاشم، گرمینج ذوقی بیکف و صفرمحمد مرادف از جمله چهره های برجسته در این عرصه اند.
در افغانستان میرافکن شغنانی، کریم فلک، جوره بیک کریم و رجب محمد جوره زاده از جمله خوانندگان و نوازندگان معروف فلک بوده اند.
اما همان گونه که اشاره شد، فلک صرفا ویژه مردان نیست و غالبا در روستاها زنان هستند که فلک دشتی می سرایند. روی صحنه هنر تاجیکستان نیز زنان فلک خوان خوب درخشیده اند که گلچهره صادقوا سرشناس ترین آنهاست.
گلچهره صادقوا زاده منطقه کوهستانی "دشت جم" استان ختلان در جنوب تاجیکستان است. او از اوان نوجوانی شیفته فلک بود و روی تپه بلند روستا اش ایستاده با صدای بلند فلک می خواند و به گفته خودش، پس از مدتی کوتاه به "گلچهره فلک خوان" ملقب شد. فلک گلچهره بزم های عروسی را گرم می کرد.
او می گوید: "من خردسال ترین عضو کولخوز (مزرعه اشتراکی زمان شوروی) بودم و همراه پدر و مادرم به گندم درو می رفتم. اما وظیفه من درو کردن نبود. سر تپه ای می رفتم و برای دهقان ها فلک می خواندم و مزد من بیشتر از دستمزد دیگران بود."
پیوند زناشویی با "داستی آرزویف" از موسیقی دانان شهر کولاب، راه گلچهره صادقوا را به سوی موسیقی حرفه ای هموار کرد. آرزویف همسر جوان خود را تشویق می کرد و دانستنی های موسیقی حرفه ای را به او یاد می داد. بدین گونه آوازه شهرت گلچهره از روستا و منطقه اش فراتر رفت و در سراسر کشور پیچید.
درگذشت داستی آرزویف در سال ۱۹۸۴ در فعالیت گلچهره وقفه ای دوساله ایجاد کرد. اما پس از آن او دوباره روی صحنه رفت و فرزندانش را نیز با خود برد. آرزو، قربانعلی، بازارعلی، محمدعلی و محمدولی، پسران گلچهره صادقوا و داستی آرزویف، همگی دردانشگاه هنرهای زیبا دانش آموخته اند.
گلچهره و فرزندانش گروه هنری خانوادگی "آرزو" را سازمان دادند که طی سفرهای هنری فلک تاجیکی را در سرزمین های دوردستی چون فرانسه و آلمان و هلند و بلغارستان و سوئد و هندوستان معرفی کرده است. اعضای این خانواده هنرمند به رهبری گلچهره صادقوا در کنسرواتوار موسیقی تاجیکستان نیز تدریس می کنند.
گلچهره صادقوا با عنوان افتخاری "هنرمند مردمی تاجیکستان" و جایزه دولتی رودکی تاجیکستان تقدیر شده است.
در گزارش مصور این صفحه گلچهره صادقوا از کار و زندگی خود می گوید.
Golha hame az sabz golestan ayad
choon bad vazad zamzamei bar goosham
"tajik navaeest ze koohsar ayad"
Siroud.
تشکر از این سنگردی و فلک شما
چرا؟؟چرا موسیقی تاجیکستان به مردم ایران بازشناخته نمی شود!! ... ممنون از شما!!