موبد کامران جمشیدی
روز مهـر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان
مهـر بِفْـزا ای نگار مِهـرچِهـرِ مهربـان
مهربانی کن به جشن مهرگان و روز مهر
مهربانی کن به روز مهر و جشن مهرگان
دو جشن بسیار بزرگ ایرانیان که بیش از آنهای دیگر شکوهمندند، نوروز و مهرگانند. ایرانیان به سوگ نشستن و اشک ریختن را کار اهریمنی و جشن و شادابی را آفریدۀ اهورامزدا میدانند. نوروز ازآنِ جمشید و آغازکنندۀ بهار و مهرگان از آنِ فریدون، آغازکنندۀ پاییز است.
مهرگان یادآور روزگار کهنی است که مهرپرستی در سرزمین آریاها پدید آمد و به سرزمینهای دیگر راه یافت. پیشینۀ این جشن به روزگار همزیستی قوم هند و ایرانی و یا هند و اروپایی برمیگردد.
جشن مهرگان یادآور پیروزی داد بر جور و بیدادگری و نماد آزادیخواهی است، زیرا ایرانیان در این روز به سرکردگی کاوۀ آهنگر بر آژیدهاک (ضحاک) بیدادگر پیروز گردیدند و فریدون بر تخت شاهی نشست. و پس از این پیروزی بود که در فرهنگ ایرانی کاوۀ آهنگر نماد آزادیخواهی، ضحاک نماد جور و ستم و فریدون نمایندۀ مردم شناخته شد.
مهرگان جشن کشت و کشاورزی و برداشت فرآورده نیز هست و بسیاری از ملتهای دنیا همزمان با مهرگان، همچون نوروز، جشنهایی داردند.
مفهوم واژۀ میترا و مهر
میترا در زبان اوستایی میثْرَ Mithra، به چم (معنای) نگاهبانِ عهد و پیمان. زمانی که اقوام گوناگون آریایی یا هند و ایرانی در کنار یکدیگر میزیستند، به خدایان گوناگون باور داشتند. بزرگترینِ این خدایان "وارونا" نام داشت که خدای آسمان و بزرگ بود و پس از او میترا بود که مقام دوم و دستیار را داشت و همانگونه که از نامش پیداست، خدای عهد و پیمان بود.
زرتشت و تأثیر او بر مهرپرستی
زرتشت که در حدود چهار هزار سال پیش برای نخستین بار پیام یکتاپرستی را به گوش مردم جهان رسانید، و کوشید تا پرستش اهورامزدا را جایگزین چندگانهپرستی نماید، مهر یا خدای آفتاب را چون دیگر خدایان آریایی از پایگاه خدایی فرود آورد.
دین نوبنیاد زرتشت آرام آرام در پهنۀ ایرانزمین گسترش یافت. مهرپرستان هم به آن گرویدند. اما بخشی از باورهای بنیادین خود، و این بار به گونهای دیگر، در آیین نو بود. این بار دیگر خدایان در مقام خدایی نبودند، بلکه به "ایزدان" دگرگون گشته بودند. ایزد، به معنی "سزاوارِ ستایش". آنان نماد گشتند. مهر، شد نماد همان چیزهایی که بود: نور و روشنایی، عهد و پیمان و دلیری.
در بخشی از مهر یشت آمده است که : "ای زرتشت اسپنتمان! به مردم بیاموز که مهر و پیمان نشکنند؛ نه آن پیمانی که با همکیشان خود بستهاند، نه آنکه با کسان دیگر بستهاند. زیرا پیمان با هر کس بسته شود، درست است و شکستن آن گناهی است بزرگ. چرا که پیمانشکنان شهر و کشور را به ویرانی و تباهی میکشانند."
گسترش آیین مهر در باختر
در دوران هخامنشی، آیین مهر در سرزمینهای گستردۀ هخامنشیان پخش شد و از آنجا به آسیای کوچک و روم گسترش یافت.
رومیها در سدۀ نخست پیش از میلاد آیین مهرپرستی را به سراسر قارۀ اروپا و شمال آفریقا و کنارههای دریای سیاه بردند و برای چندین سده آن را پایدار کردند. در سدۀ چهارم میلادی بود که در روم، امپراتور کنستانتین، دین مسیح را پذیرفت. از این تاریخ به بعد کوشش زیادی انجام شد، تا دین مسیح را جایگزین آیین مهر یا میترائیسم کنند. اما چون نتوانستند، بیش از هشتاد درصد از پایهها و آداب و رسوم مِهری را مُهر مسیحی زدند، که جشن میلاد مسیح در روز ۲۵دسامبر از جملۀ آن است.(۱)
مهرگان در گذر زمان
بر پایۀ گزارشها، هخامنشیان جشنی داشتند به نام "میترَکانَ" به یادبود روزی که داریوش بزرگ در این زمان بر "گئومتۀ" مغ که ادعای تاج و تخت داشته، پیروز میشود. این رویداد در ماه مهر سال ۵۲۲ پیش از میلاد رخ داده و در همان زمانی بوده که جشن مهرگان برگزار میشدهاست.
اشکانیان و ساسانیان این جشن را با شکوه تمام برگزار میکردند. به همین رو آن قدر ریشههای آن ژرف بوده که از هجوم تازیان نیز پیروز بدر آمدهاست.
پس از آمدن اسلام به ایران نیز، حتا در زمان امویان و عباسیان، خلیفهها بر تخت مینشستند و هدیه میگرفتند. اما مهرگان با به قدرت رسیدن دگربارۀ شاهان ایرانی از نو شکوفا شد. چکامههای بسیاری به زبانهای پارسی و عربی هست که این جشنها را گزارش کرده اند. واژۀ "مهرگان" به زبان عربی رفت و اکنون "مهرجان" به معنی جشنواره است.
مهر نماد داد و دادگستری
در اوستا مهر به نام مهرِ داور هم خوانده شده که کردار درگذشتگان را داوری میکند. از این رو در روزگار هخامنشیان و اشکانیان پیکری از مهر با ترازویی در دست در جایگاه دادگستری ایران برپا میداشتند، تا مردم بهتر به بیطرف بودن داوران پی برند. چون رومیان به شیوۀ مهرپرستان پیکرۀ مهرِ ترازو دار را نماد دادگستری میدانستند، اروپائیان هم از آنها یاد گرفتند و در نتیجه، چنین نمادی که بنیادش در آیین مهر ایران بود، نماد بین المللی داد و دادگستری به شمار آورده شد و پس از گذشت هزاران سال بار دیگر به صورت دست دوم، این نماد به کشور ما برگشت، چنانکه در نمای بیرونی دادگستری و دادگاهها در ایران این نماد دیده میشود.
مهرگان نماد جنبش آزادی خواهی
داستان کاوۀ آهنگر و خیزش او بر آژیدهاک نمایانگر برخاستن تودۀ مردم است در برابر چیرگی فرهنگ بیگانه و خواست آن برای برپایی و استواری ارزشهای فرهنگی خودی. به راستی، قیام مهرگان، که با بند کشیدن ضحاک در کوه دماوند نمادین شد، برای جایگزین کردن ضحاک نبود، بلکه هدف مردم از این قیام، بازگشت به ریشه و پایان دادن به جنگ ارزشها و رهایی یافتن از ارزشهای فرهنگی ناآشنا و زیانبار بود که ایرانی را گرفتار کرده بود.
مهرگان نزد دیگر ملتها
اگرچه این جشن نیز مانند سایر جشنها دستخوش پیشامدهای ناگوار گردید، ولی هرگز فراموش نشد و حتا ایرانیان پس از دستیابی به سرزمینهای دیگر نیز آن را با خود بردهاند. چنانکه مردم بابل در هنگام برگزاری جشن مهرگان جشن باشکوهی به نام خدای آفتاب برپا میکرده اند.
ارمنیان نیز در ماه مهر، جشنی به نام مَهگان داشتند که بیگمان گرفته از مهرگان است. در آسیای کوچک مهرگان برپا میشد و از آنجا با مهرپرستی و به اروپا راه یافت.
از مراسم برجستۀ جشن مهرگان آتشافروزی و چراغانی در شب پیش و برگزاری مسابقات ورزشی و قهرمانی، مانند اسب دوانی، ارابهرانی و غیره بوده است که آن هم پس از گسترش آیین مهر در اروپا، بنا بر باور شرق شناس نامی دکتر مودی Modi، این مسابقات پستر در یونان به شکل مسابقات المپیک درآمده و تودۀ هیزم جشن با آتش مقدس معبد المپیاد یونان روشن میشدهاست و آثار آن اکنون نیز دیده میشود که یادآور آیین آتشافروزی جشنها در ایران باستان است.
مهرگان چگونه برگزار میگردید
رسم چنین بودهاست که در دربار شاهان، نخست موبد موبدان نیایش میکرده و گفتاری داشتهاست. سپس پیک خجسته به پیش میآمده و با خواندن ترانههای نمادین برای شاه و مملکت روزهای خوشی را پیشبینی میکردهاست. خوان یا سفرۀ ویژۀ مهرگان گسترده بوده و بار عام، یعنی به پیشِ شاه آمدنِ مردم، آغاز میگشتهاست که از سویی پیشکشیها داده میشده وارمغانها گرفته میشده و از سوی دیگر، دادخواهان به داد خود میرسیدهاند.
اردشیر بابکان و خسرو انوشیروان دادگر در این روز تن پوشهای نو به مردم میبخشیدند و پادشاهان هخامنشی با بالاپوشهای ارغوانی، در بادهپیمایی و شادمانی و دستکوبی با مردم همراهی میکردند. تاریخنویسان نوشتهاند که بزرگان کشور به میان مردم میرفتند و با آنان به پایکوبی و دستافشانی میپرداختند.
خوانچههای پر از میوههای خشک، برگهای سبز، شکوفههای گلهای رنگارنگ، شکر، سکه، انار، بِـه، کاج یا سرو، گسترده بودند که نشانۀ شگون و نیکبختی و فروانی به شمار میآمدند.
منوچهری در این باره میسراید :
برخیزهان ای جاریه / میدرفکـن در بادیــه / آراسته کـن مجلسی / از بلــخ تــا ارمینیــه / آمد خجسته مهرگان / جشن بزرگان خسروان / نارنج و نار و ارغـوان / آورد از هـــر ناحیـــه
هنگامی که خورشید به میانههای آسمان میرسید، فریادهای شادی و خنده در فراخنای کوچه و خیابان طنین میانداخت و روبوسیها و شادباشها و آرزوی خوشبختی و سرشادی نمودن برای یکدیگر آغاز میشد. پس از آن مردم به رفت و آمد و دید و بازدید ریشسپیدان و بزرگان خانواده و دوستان میپرداختند و شادیانهها میدادند و پیشیارهها دریافت میکردند.
هر نوزادی در این ماه زاده میشد، نام او با واژۀ "مهر" همراه بود، مانند مهرانگیز، مهربان، زادمهر، مهرداد، مهرزاد، مهرشاد، شادمهر، مهرناز، نازمهر، نوش مهر، مهرنوش، مهری، گلمهر و غیره.
زمان مهرگان
جشن مهرگان از روز شانزدهم مهرماه، روز مهر و ماه مهر آغاز میشد(۲) و به روز بیست و یکم (رام روز) پایان مییافت. آغاز جشن را "مهرگان خرد" (یا مهرگان همگانی) و پایانش را "مهرگان بزرگ یا ویژه" (یا مهرگان ویژگان) مینامیدند.
ابوریحان بیرونی هنگامی که از "مهرگان بزرگ" یا "رام روز" یاد میکند، مینویسد: "روز بیست و یکم، رامروز است که مهرگان بزرگ نام دارد. این روز را از آن رو جشن میگرفتند که فریدون بر ضحاک چیره شد و او را در کوه دماوند زندانی کرد و مردم را از شکنجه و آزار رهایی داد."
مهرگان ، دستگاهی در موسیقی ایرانی
از واژۀ مهرگان، نواهای گوناگون و دستگاههای خنیاگری و سرود و آواز ساختهاند. مهرگان نام دستگاه بیست و یکم باربد مروزی، ترانهسرا و نوازندۀ بزرگ ایران در دربار خسروپرویز بود. نظامی گنجوی میسراید:
چـو نــو کـردی نوای مهـرگـانی / ببــردی هـوش خـلق از مهـربـانـی
مهرگان خردک نیز نام پردهای است در موسیقی. این مهرگان خردک با نام مهرگان کوچک نیز نقل شده است. منوچهری دامغانی میسراید:
چو مطربان زنند نوا تخت اردشیر / گه مهرگان خردک و گاهی سپهبدان
مهرگان بزرگ نیز نام پردهای است در موسیقی.
مهرگان در این زمان
امروزه هم مهرگان به وسیلۀ ایرانیان زرتشتی و مسلمان جشن گرفته میشود. تفاوتی که چگونگی برگزاری این جشن در بین مردم با گذشته نمودهاست، این است که رسوم آن مانند گذشته نیست. برای نمونه، شاید دیگر سفرۀ مهرگانی به گونۀ گذشته چیده نشود و چیزهایی که روی سفره گذاشته میشود، کمتر شده باشد. اما ارزش و اهمیت این جشن، مانند دیگر جشنها و آیینهایی که از گذشتۀ تاریخی ـ اجتماعی ـ فرهنگی ـ دینی همۀ ما نشان و گفتگو دارد، دوباره برای ایرانیان و این بار به گونۀ تازهای زنده شدهاست و در واقع، نقش راستین خود را در زنده کردن و بزرگداشت ارزشهای راستین و بنیادین فرهنگی ایرانیان در امید دادن به امروز و آیندۀ آنها به درستی بازی میکند.
در هنگام برگزاری جشن میتوان خوانی گسترد که در آن چیزهایی مانند آتشدان (یا نور بگونۀ شمع یا لاله)، کتاب مقدس (در مورد زرتشتیان گاتهای ورجاوند)، آیینه، آب و آویشن، میوه (به ویژه انار و سیب) گل و سبزی (سرو یا مورد)، شیرینی، شراب، سکه و همچنین "لرک"(۳) فراهم باشد.
فراموش نباید کرد که فلسفۀ راستین جشن و جشن گرفتن از سویی ایجاد پیوند میان مردم در شادی و امید است، برای گرفتن نیرو و ادامۀ کار و کوشش در زندگانی و از سوی دیگر بازگویی و پافشاری بر روی آن بنیادها و ارزشهایی که در فلسفۀ هر جشنی نهفته است.
(۱)ـ پاپ (پدر)، درخت کریسمس ، بابانوئل و بسیاری باورها و رسوم دیگر از این دست هستند.
(۲)ـ امروزه روز مهر به روز دهم ماه جابجا شده است که دلیل آن دگرگونی در گاهنما یا تقویم است. در سال ۱۳۰۴ خورشیدی که شش ماه نخست سال را ۳۱ روز گرفتند و بدین ترتیب شش روز به شش ماه نخست افزون شد و روز شانزدهم ماه هفتم، یعنی مهرماه شش روز به پس رفت و بر روز دهم قرار گرفت.
(۳)ـ "لرک" به درهمی از میوهجات خشک مانند : پسته، گردو، بادام، قیسی، برگه زردآلو، نارگیل، سنجد گویند که میتوان روی آن را با نقل و شیرینی نیز تزیین کرد.
... می ستاییم مهر ِدارنده ی دشت های پهناور را،
او که به همه ی سرزمین های ایرانی،
خانمانی پُر از آشتی، پُر از آرامی و پُر از شادی می بخشد ...
«اوستا - مهریشت»
نیایش بالا بهرورزی و سرافرازی و شادکامی را برای تمام سرزمین های ایرانی آرزو می کند(به اميد روزي كه تمام سرزمينهاي ايراني دوباره به مام ميهن بازگردند). پیشینه ی آیین مهرگان به اندازه ی قدمت ایزدش، مهر است و متنهایی که از گذشته بر جای مانده، این آیین و جشن را به فریدون پیشدادی منسوب می کنند و برای نمونه شاهنامه ی فردوسی به بهترین شکل این موضوع را مطرح می کند
فریدون چو شد بر جهان کامکار ندانست جز خویشتن شهریار
به رســم کیان تاج و تخت مهی بیاراست با کاخ شاهنشهی
به روز خجسته ســر مهر ماه به سر بر نهاد آن کیانی کلاه
زمانه بی اندوه گشـت از بدی گرفتند هر کــس ره بـخردی
دل از داوری هـا بپرداخـتـنـد به آیین، یکی، جشن نو ساختند
بـفـرمـود تا آتش افـروخـتـنـد همه عنبر و زعفران سوختند
پـرسـتـیـدن مهرگان دیـن اوسـت تن آسانی و خوردن آیین اوست
کنون یادگارست از و ماه مهر به کوش و به رنج ایچ منمای چهر
مهر روز از مهرماه برابر با 16 مهر در گاهشماری رسمی کشور روز مهرگان است. اين روز بر ملت بزرگوار ايران و باشندگان فلات ايران همايون و فرخنده باد