پاریس در کوتاهترین شب سال با آمیزهای از موسیقی اعتراضی و کلاسیک و اپرا به سرخوشی و پای کوبی میپردازد. و بعد از آن هم کنسرتهای خيابانی برای چندين هفتۀ ديگر محله به محله میچرخند.
نخستین بار در سال ۱۹۷۶ بود که "جوول کوهن" آمریکایی ایدۀ برگزاری یک جشن موسیقی به ذهنش رسید. او که در استخدام رادیو موسیقی فرانسه بود، تصمیم داشت روز ۲۱ ژوئن و ۲۱ دسامبر جشنی با عنوان جشن الهۀ زحل، الهۀ رقص، برگزار کند. در روزهایی که اولی کوتاهترین شب سال است و دومی کوتاهترین روز سال. قرار بود که این رادیو از گروههای مختلف موسیقی دعوت کند، تا طلوع روز بعد بنوازند.
این ایده پس از پنج سال سرگردانی، سرانجام توسط "جک لانگ"، وزیر فرهنگ دولت "فرانسوا میتران" به اجرا درآمد. اما در سال ۱۹۸۳ بود که این جشن لباس دولتی از تن درآورد و رنگی مردمیتر گرفت.
امروزه بیش از یک ربع قرن از عمر این جشن میگذرد و شکل و شمایل متفاوتی دارد. دست کم در پاریس موسیقی اعتراضی و زیرزمینی در کنار موسیقی کلاسیک و پاپ و اپرا ترکیبی غریب میسازد و به خوبی آمیزش پیچیدۀ فرهنگهای متفاوت این شهر را نشان میدهد.
بخشی از این موسیقی توسط هنرمندان غیرحرفهای و یا دانشجویان برگزار می شود. با هماهنگی شهرداری، قسمتهایی از شهر مثل میدانهای اصلی، پارکها و برخی خیابانهای مرکزی در اختیار گروهها قرار میگیرد و معمولاً هر محله سبک و سیاق خاصی از موسیقی را مینوازد. بخش دیگر، از کنسرتهای خیابانی فراتر میرود. این بار حرفهایها و یا هنرمندان مشهور هستند که به سالنهای موسیقی و تئاتر میآیند و ویژۀ این جشن مینوازند و میخوانند. این کنسرتها برای همه رایگان است و هر سالن معمولاً در اختیار چندین هنرمند است و اجازه دارند که تا صبح تنور موسیقیشان را گرم نگه دارند.
غیر از مردم عادی، گاهی کمپانیها و تهیهکنندگان موسیقی هم در این شب به خیابان میآیند، تا هم گردشی کرده باشند و هم از کیفیت کار تازهنفسها سر در بیاورند و به اصطلاح، استعدادهای جوان و هنرمندان گمنام را کشف کنند و به بازار حرفهایها بکشانند.
در بسیاری از شهرهای فرانسه این جشن تا چند سال پیش فقط مختص هنرمندان و مخاطبان موسیقی نبود. کافهها و رستورانها هم از فضا استفاده میکردند و با استخدام یکشبه یک گروه موسیقی مشتریان را به مغازههاشان میکشاندند. عدهای هم بساط نوشابههای الکلی را به صورت سیار در مراکز اصلی کنسرتها پهن میکردند.
با گسترش مصرف نوشابههای الکلی در فضاهای عمومی، در زبان روزمره عدهای نام این جشن را شب الکل نامیدند. با بالا گرفتن خشونتهای خیابانی ناشی از مصرف الکل و مواد مخدر، پلیس فروش هرگونه نوشیدنی دارای الکل را خارج از کافهها و مغازههای ویژه، رسماً ممنوع اعلام کرد. اگرچه امروز هم عدۀ زیادی از مردم با بطریهای نوشابهشان به این کارناوال میآیند، اما تا جایی که از خط قرمز سرخوشی نگذرند، پلیس هم مدارا میکند و چندان سر به سر کسی نمیگذارد.
اختلاف سلیقهها بر سر این جشن بسیار است. اختلاف بر سر ممنوعیت یا آزادی نوشیدن الکل هنگام کنسرتهای خیابانی، میزان مجاز صدای سازها، ساعات پایانی جشن، احتمال ایجاد مزاحمت برای شهروندان مسن، تاریخهای خارج از تعطیلات که دست کارمندان را برای شرکت در این جشن میبندد و غیره.
با تمام اختلافات و دعواها بر سر چند و چون آن، جشن موسیقی کماکان برگزار میشود و اگرچه ارگان رسمی برگزارکننده، وزارت فرهنگ است، اما اغلب کارها به طور خودجوش و بین مردم برنامهریزی و برگزار میشود. پس از ۲۱ ژوئن هم عدهای از گروههای اجتماعی مجازی و واقعی، شنبههای تابستان را برای ادامۀ این جشن تدارک میبینند. این تداوم غیر رسمیست و به هیچ ارگان دولتی مربوط نمیشود. به این ترتیب گروههای موسیقی تور کنسرتهای خیابانی تابستان را از این تاریخ آغاز میکنند و پس از آن هر میدان و محلهای که پلیسهای مهربان داشت و ساکنان موسیقیدوست، بساطشان را پهن میکنند و دوباره جمعیتی را به خیابان میکشانند و رقص و پایکوبی راه میاندازند.
طبق آخرین آمار کمیتۀ برگزارکنندۀ جشن موسیقی تابستان، در فرانسه ۱۸هزار کنسرت اجرا میشود. نزدیک به ده میلیون نفر مخاطب این کنسرتها هستند و ۹۷ درصد فرانسویها این جشن را میشناسند و از تاریخ و اتفاقاتش خبر دارند.
در کنار تمام بهرههایی که این جشن برای موسیقی فرانسه داشته، از مرزهای این سرزمین فراتر رفته، به شهر دیگر هم رسیده و بدل به نمادی از زندگی فرهنگی و همزیستی اجتماعی فرانسوی
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید.
در اروپا این مسائل میگساری عادیه. مثل ایران پنهانی نیست.