يادگارهاى مشهورترين وكيل ايران
سعيد حبيب الله
آن هنگام كه افغانان غلجايى دولت صفوى را برانداختند و تركان عثمانى به غرب ايران يورش آوردند، ايل زنديه از طوايف لر پيرامون ملاير، گاه بر افغانان مى تاختند و گاه بر تركان.
اما بساط اين هر دو از ايران را نه زنديه كه نادر افشار برچيد. پاداش زنديه نيز چيزى نبود مگر سركوب به دست نادر و كوچ اجبارى به شمال خراسان؛ چرا كه گمان مى رفت مدعى بالقوه قدرت باشد.
نادر كه كشته شد، جانشينانش به جان هم افتادند و ايل زنديه به رهبرى "كريم توشمال" از تبعيد به درآمد. هرج و مرج روزگار پس از نادر آن چنان گسترده بود كه ايلياتى هاى گمنام را به فكر تصاحب تاج و تخت انداخت و پس از نبردهاى دامنه دار با مدعيان افغان و افشار و قاجار، سلطنت زنديه پاگرفت.
كريم اما، با همه جربزه و تهورش، آن قدر جسارت نداشت كه خويش را يكه و تنها پادشاه ايران بخواند. پس كودكى از بازماندگان صفويه به نام "اسماعيل سوم" را بر تخت نشاند و خود به وكالت از او زمام امور را به دست گرفت. از اين رو "وكيل الدولة الصفويه" خوانده شد.
هرچند اسماعيل سوم خيلى زود از گردونه خارج شد اما كريم خان تا پايان عمر به وكالت از صفويه حكم مى راند و تازه پس از مرگش بود كه به پاس سادگى و مردم دارى اش، "وكيل الرعايا" لقب گرفت.
تختگاه كريم خان زند، شهر شيراز بود. سى سال از ۱۱۶۳ تا ۱۱۹۳ هجرى قمرى در اين شهر سلطنت كرد. در اين جا نمونه عالى از بازسازى برنامه ريزى شده شهرى را ارائه كرد كه دومين نمونه پس از بازسازى اصفهان در دوره شاه عباس صفوى بود .
امروزه بيشتر يادگارهاى وكيل الرعايا در شيراز سالم اند و پذيراى گردشگران داخلى و خارجى . از ارگ كريمخانى گرفته تا عمارت كلاه فرنگى و از تكيه هفت تنان تا مسجد و بازار وكيل.
از اين ميان، سه گانه مسجد و حمام و بازار وكيل شهرت جهانى دارند. گردشگرى را نمى توان يافت كه به شيراز بيايد و اين سه را نبيند . مجموعه عكس هاى گزارش حاضر، نگاهى گذرا دارند به اين سه گانۂ وكيل ساخته.