جديدآنلاين: بازار تبریز که از هزار و اندى سال پیش لحظه اى از تکاپو باز نمانده است، روز ۳۱ ژوئیه سال ۲۰۱۰ در سی و چهارمین نشست کمیتۀ میراث جهانی یونسکو در پایتخت برزیل در فهرست میراث فرهنگی بنیاد آموزشی، علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد به ثبت رسید. در این نشست بقعۀ شیخ صفی الدین اردبیلی در اردبیل نیز شامل فهرست میراث فرهنگی جهان شد. افزون بر این، یونسکو مجموعۀ آثار باستانی موسوم به "سَرَزم" در منطقۀ پنجکت تاجیکستان را نیز ثبت این فهرست کرد که نخستین مورد ثبت میراث فرهنگی تاجیکستان در این فهرست جهانی است.
گزارش زیر که بار نخست روز ۱۳ مهرماه ۱۳۸۷ خورشیدی در جدید آنلاین منتشر شده بود، به بازار تبریز که از بزرگترین ساختمان های آجری سرپوشیده در جهان است، اختصاص دارد.
بازار تبريز، بازارى است همچون ديگر بازارهاى تاريخى ايران و با همان فضاها و عناصر؛ اگر با ديد معمارانه بنگريم، شايد احساس كنيم كه شبيه اش را در بسيارى شهرها، از يزد و كرمان و نايين گرفته تا تهران و اصفهان و شيراز ديده ايم. اما خوب كه بنگريم آن را بى نظير و يگانه مى يابيم.
بازارهاى كرمان و كاشان و قزوين هم همين تاق هاى ضربى و آجركارى هاى زيبا و رسمى بندى هاى چشم نواز – وشايد بهترش – را دارند، اما كو آن اعتبار اقتصادى و اجتماعى پيشين؟
قيصريه اصفهان چهارصد سال است كه نام بازار را بر تارک دارد. اما آن رونق دوره شاه عباس و تجارت با شرق و غرب دنيا كجا، و بازار توريستى امروز با تعدادى مغازه گز فروشى و عرضه صنايع دستى (البته از نوع هندى و پاكستانى) كجا؟ اگر تجارتى هست، در پاساژهاى جديد و مجتمع هاى تجارى نونوار است. و چنين اند بازارهاى شيراز و يزد و جاهاى ديگر.
مى ماند بازار قديمى تهران كه هنوز بين بازارهاى كشور حرف اول را مى زند و هنوز همان جايى است كه دويست سال پيش بود. اما اگر مى خواهيد از حال و روزش با خبر شويد، كافى است چند عكس قاجارى از سبزه ميدان و تيمچه حاجب الدوله و بازار بين الحرمين دست بگيريد و برويد سمت بازار. به هر چيزى شبيه است، مگر خويشتن تاريخى اش!
در اين وانفسا، شايد فقط يک بازار است كه دامان خويش را از اين معركه تا حدودى به دور نگاه داشته: بازار تبريز.
اين بازار از هزار و اندى سال پيش لحظه اى از تكاپوى اقتصادى و اجتماعى باز نمانده است؛ نه زلزله دوره زنديه تباهش كرد، نه ركود اقتصادى عصر قاجار از رونقش كاست و نه نهضت پاساژسازى دوران سازندگى، توانست رقيبى برايش بتراشد.
خيابان كشى هاى دوره پهلوى هم گرچه جسم تاريخى اش را خراشيده، اما هسته مركزى اش همچنان پرصلابت جلوه مى كند و از اسباب زيبايى آن قد در چنته دارد كه بخواهد جايى براى خود در فهرست ميراث فرهنگى جهانى دست و پا كند.
اگر همه چيز خوب پيش برود، احتمالا سال ۲۰۱۱ ميلادى سال ثبت جهانى اين بزرگترين بازار تاريخى سرپوشيده جهان است.
گزارشى كه از بازار تبريز به قالب تصوير و صدا درآمده، بدان پايه نيست كه بتواند اطلاع درخور توجهى از تاريخچه، كاركرد و معمارى اين مجموعه سترگ به دست دهد، فقط شايد بتواند شوقى در مخاطب برانگيزد كه اگر روزى پايش به تبريز رسيد، ديدار بازار را از كف ندهد.
از آن جا كه در اين گزارش، فراوان از فضاهاى معمارى و ارتباطى بازار ياد شده ، در زير توضيح كوتاهى در تعريف هر يک از اين فضاها ارايه مى شود:
حجره: حجره يا دكان، كوچك ترين عنصر بازار است. در بازارهاى تاريخى ايران، حجره ها يک تا سه طبقه هستند. معمولا طبقه همتراز با كف بازار، محل داد و ستد است؛ طبقه بالا به عنوان دفتر كار مورد استفاده قرار مى گيرد و طبقه زيرين به انبار اختصاص دارد.
در گذشته برخى اصناف مانند نجاران و مسگران، در يک حجره به توليد و فروش كالا مى پرداختند. در اين حالت از يک طبقه حجره به عنوان كارگاه و از طبقه ديگر براى فروش كالا استفاده مى كردند.
راسته: از قرار گرفتن حجره ها در كنار هم و به شكل خطى، راسته پديد مى آيد كه خود دو گونه اصلى و فرعى دارد. راسته اصلى در امتداد يک معبر مهم شهرى قرار گرفته و از نظر ارتباطى حايز اهميت است. بنابراين هر بخش آن در اختيار يكى از اصناف بزرگ است.
راسته هاى فرعى نيز موازى يا عمود بر راسته اصلى شكل گرفته اند و هر كدامشان به يكى از اصناف و پيشه وران اختصاص دارند.
چهارسو: به تقاطع دو راسته اصلى، چهارسو مى گويند و چون از هر طرف به بازار راه مى برد، به آن چهارسوق هم گفته اند. همه تقاطع هاى بازار، چهارسو خوانده نمى شوند و بايد از نظر موقعيت ارتباطى و اقتصادى مهم باشند. در بازارهاى شهرهايى مانند تهران، اصفهان و تبريز، چهارسوها داراى فضاى طراحى شده و چشم نواز هستند.
كاروانسرا (سرا): وقتى بازار گسترش مى يافت و راسته هاى اصلى و فرعى پاسخگوى نيازهاى تجارى نبود، در پشت راسته اصلى و كنار راسته هاى فرعى يک كاروانسرا مى ساختند. بنابراين كاروانسرا، چيزى شبيه پاساژهاى امروزى بود.
كاروانسرا، داراى حياط مركزى و حجره هاى دو طبقه پيرامونى است و در گذشته فضاى محدودى براى توقف چهارپايان داشت. اما از زمانى كه نقش كاروان ها در جابجايى كالا كمرنگ شد، كلمه كاروان را برداشتند و اين گونه فضاها را "سرا" خواندند.
تيمچه: تيم به معناى كاروانسرا است و تيمچه كاروانسراى كوچک و مسقفى است كه دكان هايش به سبب دور بودن از باد و باران و آفتاب، گران تر از دكان هاى كاروانسرا هستند.
دالان: راهرويى كه ارتباط درون سرا و تيمچه با راسته را برقرار مى كند، دالان خوانده مى شود. دالان در دو سوى خود دكان دارد.
انتخاب از آرشیو جدیدآنلاین: ۱۳ مهر ۱۳۸۷، ۲ اکتبر ۲۰۰۸
داود خراط - هوستون - تگزاس - آمریکا
Sina
Vancouver, BC
دستتان درد نكند اصغر سپهري از آلمان
I would like to thank you for the nice video clip. It made me to think about having a visit to Tabriz and the Bazar when I go to Iran for visiting my family. I regret that when I was in Iran, I didn't try to visit different nice places we have in our country. And now, when I go there for one month at the most, time limit does not allow me to see these places.
You couldn't bring us better "soghati " than this.
thank you,
Shahrzad
gozaresh goror afarin tashakor faravan daram . yashasin azarbaijan delkhahi/kuala lampur/malaysia
این گزراش کوتاه و مصوراز بازار تبریز گذشته ازابعاد فرهنگی و هنری اش، برای بنده سفرمجددی بود به زادگاه و دوران کودکیم ، من یک سوم از دوره کودکی ونوجوانیم را ناخواسته درمحیط بازار سپری کردم. با مشاهدۀ این تصاویر انبوهی خاطرۀ ریزودرشت دروجودم زنده شد ،
گنبدهای آجری با نورهای استوانی،
حجره های کوچک طاقی شکل ،
دالانهای تاریک رطوبت گرفته،
درهای بزرگ تیمچه ها، و صدها چیز دید نی دیگر ..............
بنده اکنون از آن دیار بسیار دورم و هرگز نمی دانم دست سرنوشت مجال دیدار دوبارۀ آنجا را برایم خواهد داد، یا نه ، ولی امیدوارم که بازار هم روزی به سرنوشت ( ارک علیشاه) دچار نشود.!!! مالکین و سکنه بازار هم به نوبه خود در حفظ و نگهداری آن نهایت دقت را داشته باشند. بسیار سپاسگزارم