Jadid Online
جدید آنلاین
درباره ما تماس با ما Contact us About us
نوروز تابستانی
داریوش رجبیان

گو این که دوباره بهار شده‌است و ما خبر نداریم: همه لباس نو و آراسته به تن، دسته‌گل‌ها به دست روبوسی می‌کنند و نوروز جمشیدی را به همدیگر شادباش می‌گویند و به دست و صورت میهمانان گلاب می‌پاشند؛ موبدی با پوشاک سپید  یشت‌های اوستا را زمزمه می‌کند و ضربه‌ای می‌زند به مجمر آتش و ضربه‌ای دیگر به ظروف میوه و میان ازدحام شاد "لُرک" متبرک را پخش می‌کند که مخلوطی است از خرما و بادام و گردو و کشمش.

نوروز، باز آمده و دوباره، روز خردادِ ماه فروردین است.

بخش عظیم این جمعیت شاد، نوادگان گروهی از زرتشتیان ایرانند که شاید هزار سال پیش، آتش مقدس بر کف و باور نیاکان در سینه، به سرزمین هند پناه برده بودند. چرخ سرنوشت امروز آنها را به انگلستان انداخته و این‌جا انجمن زرتشتیان لندن است. و امروز که این سطرها را می‌نویسم، ۲۴ اوت است، برابر با ششم فروردین گاه‌شماری شاهنشاهی که میان پارسیان هند هنوز با همین نام مرسوم و معتبر است.

گاه‌شماری" شاهنشاهی" که زائیدۀ دوری پارسیان از سرزمین نیاکان‌شان بوده، بین سده‌های ۱۲ و ۱۳ میلادی با تکیه به دستوری از کتاب مذهبی دین‌کرد ابداع شد. دانشنامۀ دین‌کرد که حاصل تلاش‌های دو تن از موبدان ایرانی سدۀ نهم میلادی است، افزودن یک ماه کامل به ۳۶۰ روز سال پس از هر ۱۲۰ سال را بایسته می‌دانست. این اتفاق تنها یک بار افتاد و دیگر فراموش شد. در نتیجۀ نادیده گرفتن سال‌ کبیسه که در گاه‌شماری جلالی مشاهده می‌شود، ماه‌های این گاه‌شماری چندان پایبند فصل‌های سال نیستند.

در آغاز سدۀ ۱۸ میلادی یک موبد زرتشتی که برای دیدن همکیشانش از ایران به هند رفته بود، متوجه یک ماه تفاوت میان گاه‌شماری‌های مرسوم بین زرتشتیان ایران و هند شد و از موبدان هند خواست که این تفاوت را برطرف کنند. با این باور که گاه‌شماری سرزمین آبایی حتماً صحت بیشتر دارد، پارسیان مقیم شهر سورَت در اواسط سدۀ ۱۸ تقویم زرتشتیان ایران را به رسمیت شناختند و آن را "قدیمی" نام نهادند. بیشتر پارسیان هند اما به گاه‌شماری شاهنشاهی وفادار ماندند.

سال ۱۹۰۶ میلادی "خورشیدجی کاما" یکی از  پارسیان مقیم بمبئی با تکیه به تقویم جلالی گاه‌شماری تازه‌ای را به زرتشتیان هند معرفی کرد و آن را "فصلی" نامید. وجه تمایز گاه‌شماری فصلی این بود که سال نو در آن با اعتدال بهاری مصادف می‌شد و همسان گاه‌شماری باستانی زرتشتی، هر چهار سال، یک روز کبیسه داشت. اما دگرباره اعتقاد راسخ پارسیان هند به دین‌کرد، مانع از پذیرش گاه‌شماری نوین شد و تقویم "شاهنشاهی" پابرجای ماند. از این جاست که امروز هم بیشتر پارسیان هند نوروز را در دل تابستان، از اواخر امرداد تا آغاز شهریور، جشن می‌گیرند.

ششم فروردین که در آثار دینی مزدیسنی به "خرداد روزِ فروردین‌ماه" معروف است، برای زرتشتیان چه هند و چه ایران زادروز اَشو زرتشت به شمار می‌آید. با این تفاوت که امسال در ایران این روز با ۲۶ مارس مسیحی مصادف بود، اما بخش اعظم پارسیان هند ششم فروردین را همین دیروز، ۲۴ اوت، جشن گرفتند. زرتشتیان هند به این روز "خردادسال" هم می‌گویند که شاید منظور مهم‌ترین روز خرداد در ميان دوازده روز خرداد در طول سال باشد. در گاه‌شماری دینی زرتشتی هر روز ماه نامی خاص دارد.

تنها تفاوت بارز میان جشن‌های نوروز زرتشتیان ایران و هند زمان برگزاری آن است و باقی مراسم شبیه هم است.

پارسیان هند روز آخر سال را "پتتی" (Pateti) می‌نامند که برگرفته از واژۀ اوستایی "پتت" به معنای توبه و پشیمانی است. اما در هند این روز به اندازه‌ای مهم است که بسیاری از هندی‌های غیرپارسی جشن نوروز را با نام "پتتی" می‌شناسند. در آن روز بهدینان در نیایشگاه از پیشگاه اهورا مزدا آمرزش گناهان‌شان را می‌خواهند و قول می‌دهند که در سال نو سه اصل "هومت – هوخت – هورشت" (اندیشۀ نیک، گفتار نیک، کردار نیک) را به نحو بهتر از سال پیش مراعات کنند و با وجدانی آسوده به پیشواز سال نو می‌روند. این آیین در میان بسیاری از زرتشتیان ایران هم رایج است.

پارسیان هند هم در پایان و آغاز سال به مدت ده روز به پاس خاطر فروهرهای گذشتگان‌شان اوستا می‌خوانند و به یاد آنها روی میز یک پارچ آب و یک دسته گل می‌گذارند. آنها هم روی میز نوروزی‌شان نماد امشاسپندان را می‌گذارند. امشاسپندان، فرشتگان نگهبانی هستند که هر کدام روی زمین نمایندگانی دارند. مجمر آتش را به پاس اردی‌بهشت (بهترین راستی)، یک کاسه شیر را به پاس وهومن (اندیشۀ نیک)، سینی‌های فلزی را به پاس شهریور (شهریاری و قدرت)، گیاهان همیشه‌سبز را به پاس امرداد (بی‌مرگی و جاودانگی) و یک لیوان آب را به پاس خرداد (رسایی و کمال) روی سفره می‌چینند و در جشن‌های سنتی، این سفره را روی خاک پاک پهن می‌کنند که نماد سپندارمزد یا سپنتا آرمئیتی (مهر و فروتنی) است.

نوروز امسال برای پارسیان هند با ۱۹ اوت مصادف شد. در مومبای، بزرگ‌ترین شهر زرتشتی‌نشین جهان که حدود ۴۵ هزار جمعیت زرتشتی دارد، نشریه‌ها نوشتند که آلودگی آب‌های ساحلی این شهر با نفت، سفرۀ بسیاری از خانواده‌های پارسی را از ماهی محروم کرده‌است. شماری هم مجبور شده‌اند ماهی را از ایالت گوجرات به روی سفره‌هایشان بیاورند.

ماهی از مهم‌ترین اجزاء سفرۀ زرتشتی است که به باور پارسیان متدین، آنها را از بد روزگار حفظ خواهد کرد و باعث شکوفایی‌شان خواهد شد.

البته، خوردن ماهی در روز سال نو منحصر به کیش مزدیسنی یا حتا فرهنگ ایرانی نیست. بنا به محاسبۀ اخترشناسان جهان باستان، در آغاز سدۀ یکم میلادی بود که بر صورت فلکی، اعتدال ربیعی از برج حمل (بره) به برج حوت (ماهی) منتقل شد. از این‌جاست که در جشن‌های سال نو چه مسیحی و چینی و چه ایرانی، حضور ماهی روی سفره (چه پخته و چه زنده) حتمی است.

از خوردنی‌های ویژۀ پارسیان هند در روز نوروز یکی "راوو" (Ravo) است که از آرد سبوس‌دار گندم، شیر و شکر تهیه می‌شود؛ چیزی شبیه فرنی ایرانی. در کنار آن "فالوده" را هم می‌توان دید که شبیه پالوده‌های شیرازی است، با مقداری کشمش و تراشۀ بادام که بر آن پاشیده‌اند. "پلو" هم از غذاهای اصلی نوروز پارسیان هند است، با مقدار زیادی مغز گردو و زعفران و خورشت مرغ.

کوتاه‌سخن، برای عده‌ای نوروز دوباره فرا رسیده، اما این بار نه در بهار. 

در گزارش مصور این صفحه که آزاده حسینی تهیه کرده‌است، در جشن "خردادسال" پارسیان مقیم لندن مهمان می‌شویم که روز ۲۴ اوت برگزار شد.

 برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنید.


 به صفحه فیسبوک جدیدآنلاین بپیوندید

ارسال مطلب
- مهربان، 2011/02/02
در پاسخ راميار : ما همين حالاشم از كشورهای عربی منطقه و فرا منطقه خيلی جلو تريم عزيز دل. تو يک كشور عربی نام ببر كه از ما جلوتر باشه راميارخان
- رامیار، 2010/09/12
چه بحث داغی! اسلام برای ایران فایده ای داشته یا نداشته بحث مفصلی است اما این که بگوییم اگر ایران را از تمدن اسلامی حذف کنیم چیز دیگری باقی نمی ماند و بخواهیم نقش اعراب را در ساختن تمدن اسلامی نادیده بگیریم کمی نژاد پرستانه است. همین حرفها را زدیم که وضعمان این شد و روز به روز از کشورهای عربی منطقه عقب میمانیم.
- ماکان ایرانی، 2010/08/28
سخنان آقای رضا ومن در پیش چشم خوانندگان است وخوانندگان خودشان داوری می کنند که آیا ایشان توانسته اند به پرسش های من پاسخ دهند یا نه.من با اسلام مخالف نیستم اما آن را دین ایرانی نمی دانم.برطبق استدلال آقای رضا دین زردشتی دین خوبی است اما موبدان آن را تباه کردند.همین استدلال را می توان در بارۀ اسلام کرد... آقای رضا فارغ از آن چه خانواده و محیط به ذهن القا کرده اند باید اندیشید.در خلوت هم باید اندیشید...
- رضا، 2010/08/28
ماكان گرامی، ظاهرأ شما سخن ديگران را آن گونه كه دوست داريد، می‌شنويد، نه آن گونه كه هست و تاريخ را هم به همين منوال می‌خوانيد. در نتيجه جايی برای گفتگو باقی نمی‌ماند. اگر اين توانايی را داريد كه چرخ زمان را به عقب بازگردانيد، مانع از گرويدن ايرانيان به دين اسلام شويد و اگر نمی‌توانيد، همه عمر در اندوه واقعه‌ای باشيد كه 14 قرن پيش از شما رخ داده!
- ماکان ایرانی، 2010/08/27
بر طبق استدلال آقای رضا اکنون نیز ما می توانیم به دلیل جنایت های حاکمان مسلمان ایرانیان از اسلام روی بگردانیم و برویم مثلأ مسیحی یا بودایی شویم؟.. ما می توانستیم دین زردشتی را اصلاح کنیم ودین ایرانی خودمان را نگه داریم و نیازمند دین بیگانۀ بسیار عالی دیگران نشویم. متأسفانه بیگانه پرستی ایرانیان بیش از حملۀ بیگانگان به ایران لطمه زده است. نقش تمدن ساز اسلام نیز همان نقش ایرانیان است که پس از دوره های هخامنشی تا ساسانی آمادۀ پویایی بیشتر در سطح جهان شده بوده اند. اگر اسلام تمدن ساز است، در شبه جزیرۀ عربستان و سرزمین های اصلی عرب زبان چند دانشمند واندیشه مند به وجود آمد؟ اگر ایرانیان را حذف کنیم، چند درصد از تمدن به اصطلاح اسلامی باقی می ماند؟ قریب به اتفاق این دانشمندان واندیشه مندان ایرانی به اصطلاح مسلمان متهم به کفر والحاد بودند. چرا؟ این چراها بسیار زیاد است و استدلال های سنتی مسلمانان ایرانی را در هم فرو می ریزد.
- رضا، 2010/08/27
البته زرتشتيان ايران هموطنان عزيز ما و پارسيان هند پارۀ جداافتادۀ تن ما هستند و آيين زرتشت در ذات خود چيزی جز نيكی و راستی نيست. اما از ياد نبريم كه اين آيين وقتی در دورۀ ساسانيان به قدرت سياسی دست يافت، چه بر سر پيروان اديان ديگر، از جمله مسيحيان آمد و با مانويان و مزدكيان چه معامله‌ای شد و با چه توجيهاتی جامعۀ نيمه كاستی ساسانی را سر پا نگه داشت. برويد كتيبه‌های كرتير، موبد بزرگ ساسانی را بخوانيد و ببينيد با چه افتخاری از قتل و قمع پيروان اديان ديگر سخن می‌گويد. اسلام نيز چنين است و نمی توان نقش تمدن ساز آن در ايران را در پرتو عصبيت عربی يا جنايت آفرينی حكومتهای مدعی دين به دست فراموشی سپرد.
- ماکان ایرانی، 2010/08/27
اسلام پذیرفتیم و آواره شدیم. برخی آواره هند و کشورهای دیگر و گروهی عظیم تر آواره در خود میهن. حتا عطار نیشابوری که می گویند مسلمان است می گوید:
ما گبر قدیم نامسلمانیم...
Home | About us | Contact us
Copyright © 2024 JadidOnline.com. All Rights Reserved.
نقل مطالب با ذكر منبع آزاد است. تمام حقوق سايت براى جديدآنلاين محفوظ است.