در نیمۀ دهۀ ۴۰، وقتی جاده کناره را منحرف کردند تا هتلهایت (آزادی) را در کنار دریا بسازند، هیچ کس نمیتوانست آیندۀ شهرک نمکآبرود را به شکل کنونی آن تصور کند. آن وقتها گویا قرار بود در اینجا یک شهرک صدهزار نفری ساخته شود. اما انقلاب آن طرح را عملا معوق گذاشت و بعدها شکل دیگری به خود گرفت، ولی در هر حال شهرک بنا شد و امروز صورتی به خود گرفته که هتلهایت با همۀ عظمتش در آن گم شده است. گو اینکه هنوز هم آن هتل پنج ستاره چشم و چراغ شهرک و بهترین هتل سواحل خزر به شمار میرود.
شهرک نمکآبرود در ده سال اخیر چندان اهمیت یافته است که در جادۀ چالوس، بعد از کندوان هرجا که فاصلۀ تا چالوس را مینویسند، فاصلۀ تا نمکآبرود را هم در زیر آن اضافه میکنند. در واقع هم حسن بزرگ نمکآبرود نزدیکی آن به تهران است. در فاصله دویست کیلومتری تهران قرار دارد و اگر شاهراه تهران شمال ساخته شود، از تهران یکی دو ساعت فاصله نخواهد داشت.
علاوه بر این شهرک نمکآبرود در یکی از بهترین و خوش آب و هواترین نقاط شمال قرار دارد. بهترین نقاط شمال در واقع فاصلۀ نور تا سلمان شهر (متل قو) است. برای اینکه در هیچ جای دیگر دریا و کوه این همه به هم نزدیک و آب و هوا این همه معتدل نیست. البته سیسنگان و چلندر در نوشهر، همچنان نزدیکترین نقاط کوه و دریا را در اختیار دارند اما در عوض نمکآبرود در دشت وسیعتری قرار دارد و امکانات بیشتری به ساخت و ساز میدهد.
اینکه میگوییم بهترین نقاط شمال ایران در فاصلۀ نور تا مُتلقو قرار دارند به معنای آن نیست که رامسر را از یاد برده ایم. اما رامسر که در زمان رضاشاه با اسلوب عالی ساخته شده به اندازه نوشهر و نمکآبرود به تهران نزدیک نیست و در فاصلۀ دورتری قرار دارد.
شهرک نمکآبرود که اینک خود دارای شهروارههای متعدد است پر از ویلا و آپارتمان با خیابانهای زیبا و گلکاری شده در یک محوطۀ وسیع و سرسبز واقع است که دو خط تله کابین آن را به یکی از مراکز بزرگ گردشگری شمال ایران تبدیل کرده است. این دو خط تله کابین مسافران را تا قله کوه و دل جنگلهای انبوه میبرند و آنجا تحویل رستورانها میدهند که در زیر سایه درختان پرپشت جنگل پناه گرفته اند.
اما در آنجا بیش از آنکه جنگل دیدنی باشد یا نشستن در رستوران دلپذیر، دیدن شهرک و دریا از ارتفاع است که دل از مسافران میرباید. ای بسا هول و هراس حرکت سریع در ارتفاع نیز از جاذبههای شهرک باشد. آخر بشر از خطر کردن و از پرواز کردن و رفتن به بلندیها خوشش میآید. جالب است بدانید که قرار بوده تله کابین تا تهران امتداد یابد اما این طرح هنوز جدی نشده است.
در بین مسافران شهرک نمکآبرود همه جور آدمی از همه جای ایران میتوان یافت. کرد، بلوچ، ترک، ترکمن، اصفهانی، لر و شیرازی. این گوناگونی را بیش از هر جا در صف سوار شدن تله کابین میتوان دید. گو اینکه قدم زدن در محوطه پارکینگ در پائین و قدم زدن در زیر درختان سر به فلک کشیده در جنگل مدوبن و یا چهار سامان هم به کشف این گوناگونی کمک میرساند.
جاذبۀ تله کابین برای مسافران بویژه در این است که دریا را به کوه وصل میکند. چون وقتی در ایستگاه بالائی تله کابین در قله پیاده میشوید، دریا زیر پای شماست. منظرۀ بی مانندی که قبلا کوهنوردان صرفا با صعود به قله سومام در ارتفاعات رامسر میتوانستند بدان دست یابند، اما امروز دسترسی به آن با وجود این تله کابینها برای زن و مرد و پیر و جوان میسر شده است.
وقتی در کنار دریا هستید عظمت دریا چندان آشکار نیست که در بالا و از ارتفاع قله. بیشتر از دریا اما این دشت نمکآبرود است که جلوه میفروشد. دشتی که تا سی چهل سال پیش همه شالیزار و مولد ثروت بود، اکنون پر از خانهها و ویلاهای رنگارنگ است و از درون تله کابین برای مسافران دیدنی و تماشایی.
از بالا و از درون تله کابینها بنای با عظمت گل شمال (پردیس شمال) را هم میتوان در شرق دشت و در کنار ساحل دید که یکی از باشکوهترین بناهای کناره خزر است. ساختمانی با بام پلکانی و سبک فرانسوی که پیش از انقلاب به وسیله نعمت نصیری بنیان نهاده شد و بعد از انقلاب به وسیله دیگران دنبال شد و به نحو خوبی با همان طرح اولیه ساخته شد.
میگویند این بنا دارای ۱۴۵ آپارتمان کوچک و بزرگ است که کوچکترین آنها ۴۰ متر و بزرگترین آنها تا ۴۰۰ متر وسعت دارد ولی بزرگترین آپارتمان که در بالاترین طبقه قرار دارد که دارای آسانسور اختصاصی و استخر و امکانات ویژه است و میگویند ۱۲۰۰متر مربع مساحت دارد. به جرأت میتوان گفت که این بنا از بهترین و با شکوهترین بناهای ایران است.
جاده کناره، شهرک را از هتل آزادی (هایت) جدا میکند. هتل با دو بال بلند عقابآسا در ضلع شمالی جاده در کنار دریا نشسته است و شهرک در ضلع جنوبی جاده در دامن کوه و جنگل قرار دارد. اما فاصله شان فقط عرض همین جاده است، نه بیش از آن.
شهرک اما صرفا جایگاه مسافران و گردشگران نیست که برای ورود به آن درازای هر اتومبیل باید سه هزار تومان بپردازند و البته بعد از ساعت ۲۴ مجاز نیستند در شهرک بمانند. باشندگان واقعی شهرک ساکنان آناند که از زندگی در مکانی سرسبز و خرم و خوش آب و هوا به طور دائمی لذت میبرند. در آپارتمان یا ویلای خود زندگی میکنند و صبح و شام در خیابانهای پرگل و ریحان پیاده روی میکنند و از زندگی سرشار میشوند. چون در شهرک هر چیز حتا فروشگاهها معماری خاص خود را دارد و بر زیبایی محیط میافزاید.
ساختن ویلاهای شهرک از همان دهۀ چهل و پنجاه شروع شد اما ترقی شهرک و آوازه یافتن آن ده سالی بعد از انقلاب شروع شد. در هر حال امروز این ساختمانهای بلند و آپارتمانها هستند که به شهرک رونق دادهاند. مردمانی که دستشان به دهنشان میرسد این آپارتمانها را میخرند و در فصلهای مختلف سال به هنگام تعطیلات در آن ساکن میشوند و در کنار مسافران و گردشگران به شهرک رونق میدهند.
برای نصب نرم افزار فلش اینجا را کلیک کنيد.
دوم: خیلی دلم می خواست وجه تسمیه نام «نمک آبرود» را بدانم
سوم: از سواحل و سرزمین به این زیبایی و چشم انداز هوایی تله کابین نمی شد عکس های بهتری گرفت؟