در جادۀ چالوس، برخلاف دیگر روستاها که به کمتر نشانه و نامی دارند، چندین تابلو مسافران را به سوی کندلوس می خواند. در جاده کوهستانی کجور هم که وارد می شویم تابلوهای متعددی از مسافران می خواهد که از موزه کندلوس دیدن کنند.
در کندلوس اما این تنها موزه نیست که دیدنی است. امکاناتی که برای اقامت در کندلوس مهیا شده شاید مهمترباشد. مهمانکده کندلوس اتاق دو تخته و سه تخته و پنج تخته در اختیار مسافران می گذارد، به قیمت شبی ۳۰ و ۵۰ و ۷۰ هزار تومان. یعنی به قیمت یک هتل خوب.
علاوه براین رستورانی دارد که مانند آن را مطمئنا در هیچ روستایی نمی توان یافت. موزه محوطه ای دارد که به هیأت یک پارک زیبا تزئین شده و مسافران می توانند ساعتها در هوای خنک و خوش نسیم کندلوس، زیر سایه درختان گردو، بر نیمکت ها یا پله های سنگی پارک بنشینند و بیاسایند. فروشگاهی وجود دارد که در آن انواع صنایع دستی ناحیه و داروهای گیاهی عرضه می شود.
ورزشگاهی دارد که در آن لابد ورزش های محلی می کنند. حتا سرویس های بهداشتی پاک و پاکیزه که در شهرها و جاده های ایران غنیمت است از مزایای این محل تفریحی به شمار می رود. بنابراین همه چیز در کندلوس آماده است تا مسافران یک دو شبی در آن هوای ییلاقی در یک فضای چهار ستاره پر گل و ریحان بیاسایند. این چیزها امکانی نیست که در روستاهای ایران یافت شود. در شهرها هم به ندرت یافت می شود.
فروشگاه کندلوس از آن جهت صنایع دستی و داروهای گیاهی را توامان عرضه می کند که مهندس جهانگیری در کنار مجتمع فرهنگی تفریحی کندلوس، یک مجتمع کشاورزی ایجاد کرده است که گیاهان دارویی پرورش می دهد. این مجتمع هم یک بنگاه اقتصادی است که کار برای مردم ناحیه تولید می کند و هم گیاهان دارویی ناحیه را به تمام ایرانیان معرفی می کند. قبلا این گیاهان دارویی در کلارآباد هم تولید می شد اما امروزه گویا فقط منحصر به کندلوس شده است. فروشگاه داروهای گیاهی کندلوس در تهران هم شعبه بزرگی دارد و مسافران تهرانی کم و بیش با این گیاهان با نام کندلوس آشنایی دارند.
موزه مردم شناسی کندلوس هم در جای خود دیدنی است. این موزه از یک بنای دو طبقه تشکیل شده که دیواره های بیرونی آن سنگی است و از داخل چوبی. داخل ویترین ها اشیاء باستانی در کنار اشیاء تاریخی و امروزی به نمایش گذاشته شده است. اشیاء باستانی آن عبارت از سفالینه هائی است که احتمالا در ناحیه کشف شده و متعلق به دو هزار سال پیش است. متاسفانه توضیحات مربوط به اشیاء باستانی چندان روشن نیست.
گاهی توضیحی ندارد و گاه توضیح نارساست و معلوم نمی کند که این اشیاء در کجا و در چه زمانی کشف شده اند. برخلاف اشیاء باستانی، اشیاء تاریخی و امروزی طبعا وضع روشن تری دارند. پاره ای چیزها هم مانند تلویزیون قدیمی و تلفن و قاشق و چمچه و ملاقه های چوبی یا نمدها و نقاشی های قهوه خانه ای توضیح چندانی لازم ندارند.
برای من شخصا عکس هایی که به دیوارها آویخته بود جذاب تر بود. بعضی عکس ها به روستائیان و برخی عکس ها به دورۀ قاجار تعلق دارند. حتا یک عکس هاشمی رفسنجانی و یک عکس از عطاء الله مهاجرانی زمانی که سمت مهمی داشتند و از کندلوس دیدن کرده اند، جذاب است.
مهندس جهانگیری به خاطر عشق و علاقه به زادگاهش، سرمایه هنگفتی در این روستای دورافتاده هزینه کرده است. همین امروز هم بی تردید نگهداری موزه و مهمانکده و فروشگاه و محوطه زیبای آن آسان نیست. حتما هزینه هایش چندین برابر درآمد آن است. لطفا نگویید خب پول داشته برای زادگاهش خرج کرده است. خیلی ها پول دارند، همت می خواهد. به قول سعدی برای نهادن چه سنگ و چه زر.